!خانه دوم کودکان بهايي تبديل به زندان مي شود

!خانه دوم کودکان بهايي تبديل به زندان مي شود

يکي از موارد آشکار نقض حقوق بشر ايران، آزار و اذيت کودکان و رفتار بر خلاف کنوانسيون حقوق کودک ژنو است.
در اين ميان کودکان بهايي بهاي سنگين تري را نيز مي پردازند زيرا به عنوان فرزندان يک اقليت ديني غير رسمي در ايران نه تنها از حقوق شهروندي آتي خود (که شرکت در دانشگاه و مشاغل دولتي ست) محرومند، بلکه در طول دوران تحصيل نيز مجبور به تحمل آزار، تبعيض و تحقير از سوي اولياي مدارس مي باشند.
تهديد و تحقير کودکان و نوجوانان بهايي از ابتداي انقلاب تقريبا در تمام نقاط کشور وجود داشت ولي در هر دوره به فراخور ديدگاههاي جاري در مدارس و مسئولين منتصب آن، رنگ و شکل ديگري به خود مي گرفت.

دانش آموزان عزیز مراقب سلامتی خود باشید...این خبر را بخوانید !


بيش از ١٤ دانش آموز در اثر آنفلوآنزای خوکی جان سپرده اند حسن ضياءالدينی، مدير کل سلامت آموزش و پرورش، اعلام کرده است که بر اساس آخرين آمار ١٤ تا ١٥ دانش آموز در اثر ابتلا به آنفولانزای نوع آ جان خود را از دست داده اند. وی گفته است که برای واکسينه کردن همه دانش آموزان کشور و پيشگيری ٣٠ ميليارد تومان بودجه لازم داريم. خبرگزاری ايسنا به نقل از وی گزارش داده است که تاکنون تنها ٥ مدرسه در کل کشور و حدود ١٢ کلاس درس تعطيل شده اند. مدير کل سلامت آموزش و پرورش تاکيد کرد که برای مقابله با اين بيماری از جمله بهسازی سرويس های بهداشتی مدارس و تامين صابون مورد نياز دانش آموزان علاوه بر بودجه دولت حداقل به ٣٠ ميليارد تومان اعتبار نياز داريم. پيش از اين اعلام شده بود که مدارس برخی شهرهای ايران از جمله کاشان به دليل گسترش اين بيماری تعطيل شده اند.


ورقا برای شما سلامتی آرزو میکند

اخراج دانش آموزان بهایی از مدارس

Untitled 1
دوستان دانش آموز و گل یکی از دوستان و هم وطنان  شما از مدرسه اخراج شد .
به نقل از:
 
خبر گزاری هرانا – حقوق اقلیت های مذهبی : کمیته بهائیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با تنظیم گزارشی از نقض حقوق بهائیان ایران در آبان ماه گذشته تعداد موارد نقض حقوق بهائیان را 13 مورد اعلام داشت که از سوی ایشان به ثبت رسیده است.
 
1- آبان : يك دانش آموز بهايي به نام فوژان بالايي قمصري ساكن كرج از مدرسه راهنمايي باهنر شهر مزبور بدليل مسائل ديني اخراج شد .
موارد دیگری هم امسال مشاهده شد چه عدم ثبت نام و چه اخراج که با اجازه والدینشان در آینده در این سایت منعکس خواهد شد 
 
نتیجه این محرومیت ها برای جامعه فداکار و مقاوم بهائی همشه پیروزی و سرافرازی بوده کافیست تاریخ بهائی را بخوانیم
 
ورقا این نقض آشکار حقوق شهروندی را نادیده گرفتن قانون اساسی و توهین به کرامت و انسانیت میداند.
 
  موارد مشابه را برای ورقا بفرستید تا به اطلاع جهانیان و هموطنان برسد.
 
همراه شما ورقا

نامهء سرگشاده به آقای احمدی‎نژاد

Untitled 1

نامهء سرگشاده به آقای احمدی‎نژاد

ایران پرس واچ

یادداشت ناشر: مکتوبی که ترجمهء آن ذیلاً درج می‎گردد، در اصل به زبان پرتغالی توسّط محفل مقدّس روحانی بهائیان برزیل [عالی‎ترین مقام منتخَب اداری بهائیان برزیل] خطاب به آقای احمدی‎نژاد در زمان سفر اخیر ایشان به کشور مزبور نوشته شده است.  این ترجمه از متن انگلیسی صورت گرفته است.

آقای رئیس جمهور

سفر شما به برزیل، بنا به دعوت پرزیدنت لولا، موجب تأمّلی دربارهء روابط بین دو کشور می‎گردد.  هر دو کشور برزیل و ایران توجّه خود را به سناریوی جهانی معطوف داشته‎اند: آنها ممالکی، با نفوذ جغرافیایی – سیاسی شگرف، و جمعیتی بس متنوّع، در حال ظهور در عرصهء جهانی هستند.  لذا، هیچ امری طبیعی‎تر از تقویت نزدیکی آنها به یکدیگر، بیان اقدامات مثبت و مفید  و بررسی و تأیید امکانات همکاری نیست.

قطعنامۀ سازمان ملل و وضعيت حقوق بشر در ايران

Untitled 1
قطعنامۀ سازمان ملل با پیامى جدى دربارۀ وضعيت حقوق بشر در ايران November 22nd, 2009

 

۲۹ آبان ۱۳۸۸

به گفتۀ جامعۀ جهانی بهائی، امروز قطعنامه ای شدید اللّحن دربارۀ حقوق بشر در ایران تصویب شد که نمايانگر نگرانى عميق جامعۀ بين الملل از طرز رفتار حکومت ايران با شهروندانش است.

اين قطعنامه که با رأی ۷۴ به ۴۸ در کمیتۀ سوم مجمع عمومی سازمان ملل متّحد به تصویب رسید، از «نگرانی عمیقی از نقض جدّی، مداوم و مکرّر حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران» صحبت مى کند. در فهرست موارد نقض حقوق بشر در اين قطعنامه، از اقدامات سرکوبگرانه پس از انتخابات ریاست جمهوری ايران در خرداد ماه و «تبعیض فزاینده» علیه گروه های اقلیت از جمله بهائیان ياد شده است.

به من بگو چرا

دانلود

به من بگو چرا" :

دانش آموزان عزیز ،شاید این سئوال برای ما مطرح باشد که این همه ظلم و بی عدالتی در دنیا برای چه وجود دارد ! به حرفهای این نوجوان عزیز که او هم همین سئوالها تو ذهنش هست و آنها را در قالب یک ترانه زیبا خوانده گوش بدهید واین کلیپ زیبا را برای دوستانتان هم بفرستید :

یك زندانی بهایی از نگاه همكلاسی قدیمش در ایران

یك زندانی بهایی از نگاه همكلاسی قدیمش در ایران
15 آوریل2009

با درود بر هموطنانم ،

بدنبال مطلبی در فضای اینترنت می گشتم كه دیدن خبری میخكوبم كرد نام شخصی در آن خبر بود كه مرا به گذشته های دور – حداقل 25 سال پیش - می برد خبر مزبور در مورد آخرین وضعیت دو زندانی عقیدتی بهایی در مشهد به نامهای جلایر وحدت و سیما اشراقی بود جلایر همكلاس قدیمی ام در دبیرستانی در مشهد بود وقتی برگشتم به آن زمان ، یادم میاید در آن سن و سالها كه ما بچه دبیرستانیها فكر می كردیم با سیگاركشیدن و حرفهای ركیك به هم زدن ، خودمان را بزرگ نشان می دهیم از جلایر ( تنها همكلاسی بهایی ام در آن سالها ) حتی یك كلمه حرف زشت یا فحشی نمی شنیدیم . یك روز با چند تا از همكلاسیها در حال ردوبدل كردن شماره تلفن دختران بودیم كه جلایر هم رسید خواستم به او هم شماره ای بدهم ولی وی با خنده و شوخی حتی حاضر نشد نگاهی به شماره ها بیندازد همان وقت بود كه با طعنه به وی گفتم : " ای بابا ، تو كه از ما مسلمونا مسلمون تری " بعدها رابطه ام با وی صمیمی تر شد چرا كه داوطلب شده بود بی هیچ چشمداشتی به من و دو نفر دیگه از بچه های كلاس درس بدهد . با اینكه همه بچه های كلاس می دانستند بهائیها بعد از دیپلم نمی توانند كنكور بدهند و وارد دانشگاه شوند ولی نمی دانم این چه رازی بود كه همه بچه بهائیها تا كلاس آخر دبیرستان از شاگرد اولای كلاس محسوب می شدند كه البته جلایر هم از این قاعده مستثنی نبود .

به یاد بوسه های آتشین مادر

به یاد بوسه های آتشین مادر ، بر لبان سرد دخترش در پزشکی قانونی

شیراز غلغله بود شهر چهرۀ غریبی داشت . آن روز ها را هیچکس از یاد نخواهد  برد. 28 خرداد ماه 1362 ....  هیچ کس باور نمیکرد . درست دو روز پیش 6 مرد بهائی را به خاطر اعتقاد دینی متفاوتشان به حلقه های دار آویخته بودند . و امروز هم 10 بانوی با شهامت دیگر  را . مادر زرین مقیمی وقتی که شنید دخترش را با 9 تن دیگر از شیر زنان فرهیخته به دار آویخته اند به همراه سایر مادران ، شتابان به سوی پزشکی قانونی شیراز رهسپار شد . اجساد را تحویل نمی دادند ، حتی اجازه دیدن آن ها را هم  نمی دادند . درخواستهای جانگداز پی در پی مادر زرّین  ، دل پاسدار مسؤول را به رحم آورد ، تا تنها ، به دو تن از  آنان اجازه داد که خیلی سریع و کوتاه دختران بخون خفته خود را برای آخرین بار ببینند . مادر زرّین گفت : او را از روسری اش شناختم . سرش را در آغوش گرفتم ، جای خط طناب دار بر روی گردن بلورینش نقش بسته بود ، جانش سرد بود ، خنده ملیحی بر لب داشت ، او را بوسیدم . بوسه ای گرم آتشین برای خودم  و بوسه ای دیگر از جانب همه مادرانی که  نتوانستند بآنجا بیایند . صدای پاسدار بلند بلند بگوش میرسید  :  زود باشید  ، مسئولیت دارد ، زود بروید ... شرح این دیدارِ آخرین را ، مادر زرّین ، برای آقای مقیمی پدر زرّین ، تعریف کرد  و او هم با جانی گداخته این شعر را از زبان او  برای زرّین  شهید سرایید.

به ياد آرامگا ه هاي ويران شده بهائيان در ايران

Untitled 1

 امروز ، كنار قاب عكست ، هاي هاي گريستم...سنگ قبرت ،شكسته

خواب رفتگان بر هم خورد

آسمان آشفت

زمين آشفت

زمان انگشت حيرت بر دهان برد!!

روزي كه رفتي ، اول ترا به خدا و بعد به خاك ايران سپردم ؛

چقدر برايم عزيز بودي ! چقدر برايم عزيز هستي !

صدايت را در ميان خاطرات ، هنوز ،‌مي شنوم؛

و هر روز از پنجره ي قاب مرا نگاه مي كني ،

امروز ، تو همچنان ، لبخند به لب مرا نگاه مي كردي