دانش آموزان عزیز تر از جان
تابستان با گرمای سوزانش رسید و خبر تمام شدن امتحانات نهائی و آماده شدن کارنامه ها را با خود آورد .واقعا که خسته نباشید بعد از مواجه شدن با خبرهای ناگوار دستگیری یاران عزیز ایران و حملات جدید به شکلهای مختلف به جامعه بهائیان ایران، خوب استقامت کردید مرحبا ، درود بر شما واقعا که روحیه خود را خوب حفظ کردید، به همه شما تبریک میگویم.تابستان رسید و ما ماندیم و یک فرصت بسیار بسیار عالی برای خود و هموطنان عزیزمون.به تابستان سه ماه تعطیلی هم میگویند ولی بعضیها خیلی خوش شانس هستند و چهار ماه تعطیل هستند چون تا اوّل دوّم خرداد امتحاناتشون تمام شده بود.
امّا امتحانات ، راستی چطور بود؟ خوشحالی یا ناراحتی؟ نگرانی...؟ کارنامتو گرفتی ؟ قبول شدی یا نه؟بهتره کمی با هم صحبت کنیم .
امتحانات خوب یا بد هر طور که برگزار شد ، مبارک است و جای هیچ نگرانی ندارد . مبادا شما که از حاصل کار خود ناراضی هستید ! به اضطراب اجازه دهید به درون شما نفوذ کند ! و یا شما را ناراحت کند ! و تمام تابستان خوب شما را خراب کند ! این حرفها را برای تعارف نمیزنم ! چونکه ، جبران همه نواقص و نقطه ضعفهای تحصیلی کاملا امکان پذیر است و هر گز شما نباید بگوئید نه امکان پذیر نیست ! بقول تاگور شاعر و فیلسوف هندی (1)« ممکن از ناممکن پرسید خانه ات کجاست گفت در رؤیای یک ناتوان! » و موریس مترلینگ گفت (2):« اگر موفقیت در اولین گام نصیب ما میشد، دیگر سعی و عمل، معنا نداشت » حالا بیا با ورقا به این سؤالات جواب بدیم: آیا ما ناتوانیم؟ آیا ما به توانائیهائی که خداوند مهربان در وجود ما نهاده ، اعتماد نداریم؟ آیا ما فکر میکنیم ضعف در یک یا چند درس و در نتیجه تجدید شدن ، یعنی مشکل خیلی بزرگ ؟ آیا ما از آن دسته افرادی هستیم که دشواریهای کوچک زندگی بکلی آنا ن را فلج میکند ؟ آیا ما میتوانیم به فرصتهای خوبی که در پیش رو داریم فکر کنیم ؟ به یک تابستان طولانی و پر بار،به امکاناتی که میتوان آنها را تسخیر کرد. به یک تابستان پر از شادی و تفریح و به یک تابستان پر از یادگیری و فداکاری .به یاد داشته باشیم که حضرت بهاءالله در کلمات مبارکه مکنونه میفرمایند:« خلقتک غنیّا کیف تفتقر و صنعتک عزیزاًً بم تستذلّ » یعنی تو را بی نیاز خلق کردم چگونه احساس فقر میکنی؟ و تو را بزرگوار آفریدم به چه دلیل پستی و ذلّت میطلبی؟(3)« شما اشجار رضوان منید باید به اثمار بدیعه منیعه ظاهر شوید تا خود و دیگران از شما منتفع شوند...» (4) ویا : « پست ترین ناس نفوسی هستند که بی ثمر در ارض ظاهرند و فی الحقیقه از اموات محسوبند بلکه اموات از ان نفوس معطلۀ مهمله ، ارجح ، عندالله مذکور.(5) حالا که خداوند ما را بی نیاز و عزیز خلق کرده چرا تسلیم ذلت و فقر شویم؟ بیا ئید با هم قدری به بر نامه هائی که میتوا نیم داشته باشیم فکر کنیم مثلا اگر از یک یا چند درس تجدید شدیم و یا ضعیف بودیم ابداً نگران نباشیم ، علاج این کار این است که بطور جدی در فکر کلاس تقویتی و رفع نقطه ضعف خود باشیم . و الاّ این نقطه ضعف قوی میشود و کل دوران تحصیل ما را خراب میکند . این ضعف در هر مقطع و هر مرحله ای که هست باید به آن حمله کرد و بر آن پیروز شد و آنرا متوقف ساخت و شما حتما میتوانید ، حتی اگر قسمت اعظم تابستان ما را بگیرد ، ارزش دارد، زیرا بسیار مهم است و تنها از این طریق است که میتوانیم اعتماد به نفس آسیب دیده خود را دوباره بدست بیآوریم و راه را برای پیشرفت هموار سازیم، با دو عامل مهم،با تلاش و ایمان به پیروزی. اما از آنجا که شرایط همه ما یکسان نیست بهتر است بعنوانهای پیشنهادی زیر توجه کنیم و ساعتهای مشخصی را به فراخور حال و زندگی خود به آنها اختصاص دهیم :
1- تفریح و بازی( هر کدومشو که دوست داری) 2- میهمانی و معاشرت 3- شرکت در یک برنامه خدماتی 4- حضور درکلاسهای تقویتی5- یادگیری مهارتها ی خدمت به ایران عزیز 6- بکار گیری آنچه که یاد گرفته ایم درمیدان عمل 7- مسافرت 8- گوش کردن به توصیه های بزرگترها( تمرین کنیم که عمل کنیم) 9- دعا و مناجات 10- کمک به خانواده 11- استفاده از امکانت تفریحی محله و شهر 12- تماشای یک فیلم خوب 13- ورزش هائی که دوست داریم 14- سر زدن به خانه سالمندان یا بیمارانی که کسی را ندارند 15- رفتن به کانون فرشتگان 16 – عضویت در کتابخانه 17- سواد آموزی به آنان که بیسوادند 18- فرا گیری یک هنر مثلا یک ساز یا رقص های محلی ایرانی و یا سایر ملل 19- پیک نیک 20- شرکت در شب شعر 21- کلاس انگلیسی 22- کلاس کامپیوتر 23- مطالعه کتابهای خوب 24- رفتن به شهر بازی ،موزه ،تأتر، باغ وحش 25 – کمک کردن در کار منزل به بابا و مامان.26- یاد گرفتن یک کار یا بخشی از روز رو کار کردن 27- سر زدن مرتب به سایت ورقا... و ... اختصاص دهیم.
برای انجام همه آنها هم مراقبتهای فردی و هم اجتماعی و خلاصه حکمت رو رعایت کنیم.اما این همه؟! نه هول نشو، هر کدوم از آنها را که دوست داری و یا برای تو امکان پذیر هست ! یکی یا دوتا یا سه تا ، یا هر تعدادی که برات امکان پذیره ، اما مواظب باش سنگینش نکنی چون تأثیر بد و منفی بجا میگذاره.تابستان فصل بسیا مبارکیه تعطیلاتش مهمه زیرا در آن میلیونها دانش آموز که هر یک،عزیز مادری هستند، در کنار خانواده فرصت بیشتر و بهتری برای پرورش و یادگیری آنچه که دوست می دارند ، دارند .اوقات فراغت خیلی مهمه باید قدر آن را دانست و برای استفاده بهتر از آن باید به مشورت و تفکر و دعا پرداخت و از مطالعه در این باره غفلت نکرد . یک استفاده خوب از تابستان و اوقات فراغت میتونه سرنوشت ما رابرای همیشه تغییر بده . خیلی از آرزوها و اختراعات که بعداً تحقق پیدا کردند ، همه در اوقات استراحت و فراغت شکل گرفتند . حالا بیائید دو تاشونو براتون بگم.اولیش اینه که:یادمه در مدرسه تو پیک دانش آموزی می خوندیم که نیوتون زیر یک درخت سیب دراز کشیده بود و داشت استراحت میکرد ناگهان یک سیب از درخت جدا شد و بزمین افتاد همین موضوع اونو با یک سؤال مواجه کرد !! چرااین سیب افتاد بزمین ؟چرا نرفت تو آسمون؟ میدونین این همون سؤالی بود که به کشف قوه جاذبه زمین منتهی شد...اگر روح نیوتون فارغ نبود، اگر فکرش اسیر و گرفتار ده ها مشکلی بود که همیشه تو زندگیها هست، میدونین چی میشد؟ هیچ وقت اکتشافی در کار نبود!! و اگرآدم شکموئی بود میگفت آخ جون خدا چقدر منو دوست داره اومدم برای استراحت، اون هم با یک سیب از من پذیرائی کرد،خیلی ممنون؟به به چه سیبی الان میخورمش....اما نیوتون روحش اسیر نبود ، قلبش از این افکار آزاد بود او توانست به همین سادگی یکی از بزرگترین قوانین فیزیک جهان را کشف کند که پایه و اساس هزاران اختراع و اکتشاف دیگر در قرنهای بعد بود.و دوّمیش اینکه :یه روز جیمز وات کتریشو گذاشته بود روی چراغ نفتی و میخواست آبِ جوش درست کنه ، وقتی آب جوش اومد ، دید درِ کتری داره میلرزه ... و از همین جا بود که یک سؤال مهم براش مطرح شد !! و اون این بود : درِ این کتری چرا می لرزه؟ چه نیروئی وجود داره که میتونه اونو تکون بده؟و میدونین بعد چه اتفاقی افتاد؟ اسب بخار کشف شد ، امروز اسب بخار مشهورترین اسب توی دنیاست ، و میدونین که اسب بی بخار هیچ فاید ه ای نداره همون طور که آدم بی بخار فایده نداره ، کشف اسب بخار هم مثل قانون جاذبه منجر به هزاران اختراع دیگه از جمله لوکوموتیو شد ! امروز قدرت و توانائی تمام دستگاه هایی که با تولید نیرو به ما کمک میکنند را، با اون اندازه میگیرن، یعنی با اسب بخار.حالا فکرشو بکنید اگر ما اونجا بودیم چه فکری میکردیم ؟ شاید گرفتاریهای زندگی نمیگذاشت ما یه نفس فارغ بکشیم.... و تا آب جوش میومد میگفتیم به به الان یه چایی میزارم ،چی ؟ دیششلمه...، لبریز، لب سوز ، لب دوزو یا پر دامن، با قند بلژیکی با چای سیلان با استکان کمر باریک با نعلبکی ناصرالدین شاهی ، به به چه شود ! ! ؟شاید اگر این همه لقب و نشان برای چائی خوردن نداشتیم و از این اوصاف میتونستیم رها بشیم ... اسب بخارو ما کشف میکردیم و این همه اسب بی بخار رو که همش جفتک میزنن ول میکردیم و بجای اینکه ببند یمشون به گاری و هی بگیم ..هین برو حیوون ... ، لوکو موتیو سوار میشدیم.پس بیائید با هم اوقات فراغت را قدر بدانیم و اونو با تنبلی و بیکاری اشتباه نگیریم و با روحی آزاد در تلاش برای تسخیر بلندیها باشیم . و از خودمون با چای خوش طعم و سیب سرخ که معمولا مال دست چلاقه پزیرائی کنیم و در حینی که از نعمتهای خداوند بهره میگیریم و لذت میبریم ، جسم و جانمونو قوی کنیم تا بتونیم پاسخ این همه نعمت و زیبائیِ خدائی رو با خدمت و کمک رسانی به ایران عزیز و عالم انسانی ، تقدیم کنیم.
تابستان خوب و پر باری داشته باشید. ورقا
1 - از کتاب نیلوفر عشق ( مجموعه اشعار تاگور)
2 - به نقل از : http://iran9win.blogfa.com/cat-10.aspx و نیز آخر این سایت :http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?id=21399
3 - مجموعه کلمات مبارکه مکنونه فارسی و عربی با ترجمۀ انگلیسی حضرت ولی امرالله ، شماره 13 عربی.
4 - همان، شماره 79 فارسی.
5 -همان، شماره 80 فارسی