بازي و نقش آن در رشد شخصيت كودكان
بازي يكي از مهمترين عواملي است كه در تربيت اخلاقي كودك نقش مهمي ايفا ميكند...
بازي جزئي تفكيكناپدير از زندگي كودكان است. كودكان بيش از هر امر ديگر وقت خود را به بازي اختصاص ميدهند. البته بازي مختص كودكان نيست، بلكه بازي در تمام طول زندگي انسان مشاهده ميشود منتهي نوع بازي و مدت زماني كه افراد در سنين مختلف به آن اختصاص ميدهند، متفاوت است.
با اينكه بازي بهعنوان بخش پذيرفتهشدهاي از زندگي كودك، از اهميت ويژهاي برخوردار است، اغلب مردم كمتر به نقش آن توجه ميكنند. مردم غالباً به بازي بهعنوان عامل وقتگذراني نگاه ميكنند و اين نگرش در مورد كودكاني كه مشغول تحصيل هستند، بهوضوح قابلمشاهده است. اغلب شنيدهايم كه والدين اين گروه از كودكان آنان را از بازي منع ميكنند و اين جملة معروف را كه «برو درسهايت را بخوان، بازي بس است» بهكار ميبرند. والدين كمتر به اين نكته توجه دارند كه كم بازي كردن، كودك را از بسياري موفقيتهاي يادگيري محروم ميكند. زيرا بازي مؤثرترين و پرمعنيترين راه يادگيري براي كودك است و جبران آن از طريق ديگر امكانپذير نيست.
با توجه با اهميت بازي در رشد كودك ما در اين مقاله به بحث و تفسير بازي در فرآيند رشد كودك خواهيم پرداخت.
اهميت و ضرورت بازي براي كودكان :
مهمترين مشغوليت كودك در زندگي بازي است. كودك در جريان بازي و در يك زمان پرورش فكري، عاطفي جسمي و اجتماعي مييابد و آنچه او از طريق بازي بهدست ميآورد بهطور مثبت كسب ميكند، زيرا اساس آن تجربه است. اين تجربهاي است كه از طريق عضلات و حواسّ خود كودك، بهدست آمده است. بازي يكي از مهمترين موضوعات تربيتي است كه بسيار مورد توجه روانشناسان و علماي تعليموتربيت قرار گرفته است. با آنكه از زمان "ميشل متني" فيلسوف و مربي بزرگ فرانسه در دورة رنسانس مورد توجه خاص قرار گرفته است، ولي در هيچ عصري به اندازة زمان ما بازي مورد مطالعه و تحقيق دقيق روانشناسان واقع نشده است. تحيقات جديد نشان داده است كه بازي تأثير بسياري در رشد بدني و ذهني كودكان دارد. بدن تنها وسيلهاي است كه كودك بهوسيلة آن ميتواند جهان خارج را توسط حواس مختلف ادراك كند.
بازي وسيلة طبيعي كودك براي بيان و اظهار «خود» است. آلفرد آدلر، روانشناس معروف، ميگويد كه «هرگز نبايد به بازيها بهعنوان روشي براي وقتكشي نگاه كرد». كاينست اظهار ميدارد كه بازي كردن براي كودك مساوي است با صحبت كردن براي يك بزرگسال. بازي و اسباببازي، كلمات كودكان هستند». اريكسون ميگويد:«بازي عملكرد خود است. كوششي براي هماهنگ كردن فرآيندهاي جسمي و اجتماعي با خويشتن.»
بازي، روش طبيعي شركت كودكان در فعاليتهايي است كه سرانجام سبب كسب مهارت و ورزيدگي براي مقابله با مشكلات زندگي ميشود كودكان از طريق بازي احساسات، ناكاميها و اضطرابهاي خود را بيان ميدارند. همة كودكان فارغ از رنگ پوست و مو يا تعلق به نژاد و قوم خاص در هر كجاي دنيا كه باشند، بازي ميكنند. فعاليت بازي در واقع تلاش كودك براي كنار آمدن با محيط است كه از اين طريق او خود را مييابد و دنيا را درك ميكند.
پياژه به اين نكته اشاره ميكند: «بازي اساساً يكي ساختن واقعيت با خود است. اگر بتوانيم بازي كودك را درك كنيم مسلماً قادر خواهيم بود كه افكار و عواطف آنها را بشناسيم. بازي وسيلة خوبي براي درمانگر است براي درك بيشتر دنياي كودك».
بهخاطر اهميت بازي در زندگي انسانها، بهويژه كودكان، روانشناسان از ديرباز آن را مورد توجه قرار دادهاند، ولي به سبب ماهيت پيچيدهاي كه دارد هنوز كاملاً شناخته نشده است و در مورد تعريف آن بين روانشناسان اختلافنظر وجود دارد. لذا هر يك از آنان بازي را از جنبههاي مختلف آن مورد توجه قرار داده و ملاكهاي متفاوتي را براي تعريف بازي بهكار بردهاند.
درمورد اهميت بازي بهطور خلاصه ميتوان گفت كه از راه بازي ميتوان ضوابط و مقرراتي به كودك آموخت و ناسازگاريهاي او را ميتوان اصلاح كرد. نابسامانيهاي او را سروسامان داده و به راه عقل و انديشه و پذيرش انضباط انداخت.
تعريف بازي:
همة محققان علوم تربيتي بر اين عقيده هستند كه تعريف قطعي و دقيقي براي بازي وجود ندارد. شايد يكي از دلايل آن اين باشد كه هميشه بازي با كار آميخته است و آنچه را ما كار ميدانيم احتمالاً با طرز تلقي ديگر "بازي" ناميده ميشود و بر عكس دانشمندان مسائل تربيتي ملاكهاي متفاوتي را براي تعريف بازي ارائه كردهاند. يكي از ملاكها اين است كه بازي را فعاليتي، بيهدف بدانيد يعني فعاليتي كه هيچ نوع نفعي براي فرد ندارد و هدف آن در خود آن است. به دنبال اين نظر «كارل گروس» دانشمندي كه در زمينة روانشناسي كودك در مورد بازي بررسيهاي جالبي دارد و براي اولينبار به جنبة كنش بازي در بين ساير فعاليتها توجه كرده، معتقد است كه بازي يك نوع كنش تمريني مقدماتي و كمككننده است براي فعاليتهايي كه فرد در آينده ميخواهد انجام دهد.
«كارل بوملر» اصل لذّت را بهعنوان ملاك تعريف بازي قبول دارد. اصل لذّت را در برابر اصل واقعيت قرار ميدهد. بدين معني كه كودك در ابتداي مسير تحول خود از اصل لذّت پيروي ميكند و بعدها از اصل واقعيت تبيعيت ميكند، بدون آنكه اصل لذّت كاملاً از بين برود. پياژه، روانشناس سوئيسي، بازي را تحت عنوان يكي ساختن واقعيت با خود تعريف ميكند و براي شناخت بازي آن را با كار مقايسه كرده و براي تميز اين دو نوع فعاليت انساني ۵ ضابطه برشمرده است:
بازي فعاليتي است كه هدفش در خود آن نهفته است، در حالي كه هدف كار در خارج آن قرار دارد.
بازي فعاليتي است كه انجام آن موجب خشنودي و خوشحالي بازيكننده ميگردد، در حالي كه كار ضرورتاً خوشايند نيست.
بازي فعاليتي است كه فرد آن را اختيار ميكند، در حالي كه كار خاصيتي اجباري و الزامي دارد.
بازي از قيد سازمان آزاد و رهاست، در حالي كه كار معمولاً با سازماندهي همراه است.
بازي از كشمكش و پرخاش دور است، در حالي كه ماهيت كار گرايش آشكاري بهسوي كشمكش و پرخاش است.
البته شايد در مورد بازيهاي آموزشي و انفرادي كودكان، بتوان پنج معيار ذكر شده پياژه را صادق دانست، ولي در پارهاي از بازيها مانند بازيهاي تقليدي و نمايشي، نگرانيها و اضطرابهاي كودكان بهروشني قابل مشاهده است.
بازي فعاليتي است كه انجام آن موجب خشنودي و خوشحالي بازيكننده ميگردد، در حالي كه كار ضرورتاً خوشايند نيست.
بازي فعاليتي است كه فرد آن را اختيار ميكند، در حالي كه كار خاصيتي اجباري و الزامي دارد.
بازي از قيد سازمان آزاد و رهاست، در حالي كه كار معمولاً با سازماندهي همراه است.
بازي از كشمكش و پرخاش دور است، در حالي كه ماهيت كار گرايش آشكاري بهسوي كشمكش و پرخاش است.
البته شايد در مورد بازيهاي آموزشي و انفرادي كودكان، بتوان پنج معيار ذكر شده پياژه را صادق دانست، ولي در پارهاي از بازيها مانند بازيهاي تقليدي و نمايشي، نگرانيها و اضطرابهاي كودكان بهروشني قابل مشاهده است.
اگر ورزش را با پنج معيار بسنجيم به اين حقيقت ميرسيم كه انواع ورزشها داراي خصوصيات و صفات مشتركي هستند. اكثر ورزشها نوعي سازمان را ايجاب ميكنند و اطفال در ورزش مجبورند از قواعد و مقررات خاصي پيروي نمايند و نميتوان آن را جز بازي به معني وسيع كلمه شامل انواع ورزشها، مشغوليتها و تفريحات است و به معني دقيق شامل فعاليتهايي است كه عاري از هدف خارجي بوده؛ اختياري، دلپذير و فاقد سازمان ميباشد. بنابراين ميتوان گفت "گرگم به هوا، قايم با شك و عروسكبازي، ساختمانسازي و ... بازي به معني واقعي است.
وحيد رواندوست، استاديار سابق دانشگاه شهيد بهشتي، در تعريف بازي ميگويد: «بازي عبارت از هر نوعي فعاليتي است كه براي تفريح و خوشي و بدون توجه به نتيجة نهايي صورت ميگيرد. انسان بهطور داوطلبانه وارد اين فعاليت ميشود و هيچ نيروي خارجي يا اجباري در آن دخيل نيست».
با توجه به تعاريف و نظرات گوناگون در مورد بازي، تعريف بازي اينطور در ذهن من شكل گرفت كه: "بازي به مجموعه فعاليتهاي ذهني و عملي گفته ميشود كه كودك براي ارتباط با دنياي خارج از روي ميل و اختيار انجام ميدهد."
نقش بازي در رشد شخصيت كودكان:
- رشد هوشي:
يكي از فرضيههاي روانشناسي اين است كه بازي رشد هوشي را تسريع ميكند. در تأييد اين فرضيه نتايح پژوهشها نشان ميدهد كودكاني كه فاقد هرگونه اسباببازي هستند و يا امكانات اندكي براي بازي دارند، به لحاظ شناختي از همسالان خود عقبتر هستند. علاوه بر اين، فرزندان خانوادههاي كمدرآمد نسبت به كودكان طبقة متوسط كمتر در بازيهايي كه به شكل «نقش بازي كردن» انجام ميشود شركت ميكنند. بنابراين بعضي از روانشناسان معتقدند يكي از دلايلي كه كودكان طبقة كمدرآمد پس از ورود به مدرسه با مشكلات يادگيري روبهرو ميشوند، اين است كه كمتر بازي ميكنند، بازيهاي آنان چندان پيچيده نيست و نسبت به بازيهاي كودكان طبقة متوسط از تنوّع كمتري برخوردار است. اگر بپذيريم كه بازي براي رشد هوشي اهميت دارد، در اين صورت آشنا كردن كودكان با بازي يكي از عواملي است كه رشد شناختي را تسهيل ميكند.
يكي از فرضيههاي روانشناسي اين است كه بازي رشد هوشي را تسريع ميكند. در تأييد اين فرضيه نتايح پژوهشها نشان ميدهد كودكاني كه فاقد هرگونه اسباببازي هستند و يا امكانات اندكي براي بازي دارند، به لحاظ شناختي از همسالان خود عقبتر هستند. علاوه بر اين، فرزندان خانوادههاي كمدرآمد نسبت به كودكان طبقة متوسط كمتر در بازيهايي كه به شكل «نقش بازي كردن» انجام ميشود شركت ميكنند. بنابراين بعضي از روانشناسان معتقدند يكي از دلايلي كه كودكان طبقة كمدرآمد پس از ورود به مدرسه با مشكلات يادگيري روبهرو ميشوند، اين است كه كمتر بازي ميكنند، بازيهاي آنان چندان پيچيده نيست و نسبت به بازيهاي كودكان طبقة متوسط از تنوّع كمتري برخوردار است. اگر بپذيريم كه بازي براي رشد هوشي اهميت دارد، در اين صورت آشنا كردن كودكان با بازي يكي از عواملي است كه رشد شناختي را تسهيل ميكند.
«فيليپس لون استيامن» كه يكي از مبلغان مزاياي بازي است، برنامههايي ترتيب داد تا كودكان خانوادههاي كمدرآمد به اسباببازي دسترسي پيدا كنند. به مادران نيز آموخته شد كه چطور با فرزندانشان و اسباببازي آنها بازي كنند. در اين برنامه اسباببازي وسيلهايست براي تحريك كلامي و روابط محبتآميز رشد شناختي را تسهيل ميكند. شايد نتايج مؤفقيتآميز اين برنامه بيشتر ناشي از اين جنبه باشد تا صرف وجود اسباببازيها.
بهطور كلّي، كودكان پيشدبستاني بيشتر از راه حواس و يا بهتر بگوييم توسط ارگانيسم (خود) ياد ميگيرند تا از تفكر منطقي. هر چند حواس مبناي فيزيولوژيك دارند، اما بازي بهترين مربي كودكان بهشمار ميرود. بعلاوه، بازي مهارتهاي كودكان را در نگاه كردن، انطباق چشم و دست، شناختن اشياء، درك فاصلهها - فهميدن مفاهيم مربوط به خود، بوها و مزهها و مانند آن را افزايش ميدهد. تمامي اين فعاليتها ميبايد ضمن بازي بهگونهاي غيرمستقيم آموخته شوند.
عملكرد كودكان از طريق اعمال رواني - حركتي براي رشد و تكامل ذهني آنان امري حياتي است. كودك يك گيرندة طبيعي جستجوگر و كاشف و يك پردازشكنندة اطلاعات است. اما بايد امكاناتي برايش فراهم شود تا بتواند به اعمال يادگيري بپردازد. با اشياء تعامل كند و حواس خود را ورزش دهد تا بتواند بر اساس تواناييهاي بالقوه و قابليتهاي خود براي سازمان دادن به تجاربش، دنياي خارج را در ذهن خود بسازد. بنابراين، هرچه كودك يادگيرنده فعالتر باشد بيشتر ياد ميگيرد و هر اندازه بيشتر ياد بگيرد، هوش او بيشتر رشد ميكند و هر اندازه كه هوش او بيشتر رشد كند، بيشتر ياد خواهد گرفت. بازي واسطة يادگيري است. كودك در هنگام بازي، آزادانه آزمايش ميكند و بر اساس نتايج آزمايش خود تجربه كسب ميكند و از طريق بازي تجربيات خود را دروني ميكند. براي مثال، كنجكاوي دربارة آهنربا در پنج سالگي نگرش علمي را براي سالهاي بعد ميپروراند.
كودك از طريق بازي به ۳ نوع يادگيري اساسي دست مييابد:
۱. ياديگري دربارة خود به انضمام رشد خودپندارة مثبت و احساس شايستگي.
۲. يادگري دربارة ديگران و جهان پيرامون و توانايي توسعة آگاهي خود نسبت به ديگران.
۳. يادگيري حلّ مسائل: كودك نياز دارد اظهار نظر كند و كاوش نمايد.
۲. يادگري دربارة ديگران و جهان پيرامون و توانايي توسعة آگاهي خود نسبت به ديگران.
۳. يادگيري حلّ مسائل: كودك نياز دارد اظهار نظر كند و كاوش نمايد.
براي مثال، هر كودكي نياز دارد كه از چگونگي كار آنها آگاهي يابد و زماني كه به كمك نياز دارد، ميتواند از ديگران كمك بگيرد. بنابراين، ميتوان نتيجه گرفت كه دو عامل استعداد (فرصت و امكان يادگيري) و راهنمايي درست براي خوب ياد گرفتن ضرورت دارد؛ در بازي كودك فرصت پيدا ميكند تا نيروهاي بالقوه خود را به نيروهاي بالفعل تبديل كند و تحت راهنماييهاي مناسب بر يادگيري خود بيافزايد.
بازيهاي ذهني مثل شطرنجبازي، حلّ جدولها و يا مسائل سادة حساب كه باعث رشد هوش، استدلال و شخصيت اطفال ميگردند. در بازيهاي ذهني كودك مجبور به فكر كردن، استدلال كردن و حلّ كردن مسائل هستند.
بهطور كلّي مي توان گفت كه نخستين پيروزي بزرگ انسان در يادگيري، كسب مهارت در بهكار بردن حواس ميباشد و كودك در بازي از طريق لمس كردن، دست ماليدن، بهكار انداختن حواس بخصوص بساوائي، چشايي و بويايي حواسش را رشد و توسعه ميدهد.
كودك از طريق بازي در واقع ميتواند خود را بشناسد كه نقاط ضعف و قوت او چيست؟ آيا فرمانده است يا فرمانبر؟ تابع است يا متبوع؟ آرام است يا شلوغ؟ حالت تهاجم دارد يا تسليم؟ همچنين، بسياري از صفات و خصوصيات كودك مثل شجاعت يا ترس يا مهر و خشم و ابتكار از طريق بازي است كه كشف ميشوند.
- رشد اجتماعي:
بازي در رشد اجتماعي كودكان تأثير چشمگيري دارد. كودكان اغلب براي اوّلينبار از راه بازي گروهي به ارزش كوذكان ديگر كه بدون آنان بازي مقدور نيست پي ميبرند. آنان ياد ميگيرند كه چگونه از طريق بازي يكديگر را قبول داشته باشند. دربارة قوانين بازي توافق كنند و گروهي به بازي بپردازند. مفهوم همكاري، پيروزي بر گروه رقيب، شكست، همچشمي و برتريطلبي اغلب در بازيهاي جمعي و گروهي به رشد لازم ميرسد. از طرف ديگر، كودك در ضمن بازي با رفتار بزرگسالان و نقشي كه خود او در آينده بايد ايفا كند آشنا ميشود و قدرت جسماني-كلامي، ذهني و استعداد خود در برقراري ارتباط با ديگران را گسترش ميدهد.
بازي در رشد اجتماعي كودكان تأثير چشمگيري دارد. كودكان اغلب براي اوّلينبار از راه بازي گروهي به ارزش كوذكان ديگر كه بدون آنان بازي مقدور نيست پي ميبرند. آنان ياد ميگيرند كه چگونه از طريق بازي يكديگر را قبول داشته باشند. دربارة قوانين بازي توافق كنند و گروهي به بازي بپردازند. مفهوم همكاري، پيروزي بر گروه رقيب، شكست، همچشمي و برتريطلبي اغلب در بازيهاي جمعي و گروهي به رشد لازم ميرسد. از طرف ديگر، كودك در ضمن بازي با رفتار بزرگسالان و نقشي كه خود او در آينده بايد ايفا كند آشنا ميشود و قدرت جسماني-كلامي، ذهني و استعداد خود در برقراري ارتباط با ديگران را گسترش ميدهد.
از بعد رشد اجتماعي، تعامل در بازي با ديگر كودكان، كودكك را قادر ميسازد تا تصورش را از خود و ديگران بهصورت عام رشد دهد. كودكي كه بازي ميكند نقش خود را بهطور مرتب تغيير ميدهد و مجبور ميشود چشمانداز خود را نيز تغيير دهد. در بازيهاي گروهي كه در اين مقررات و قواعد است بازيكن بايد نقش ديگر بازيكنان را بداند - همانطور كه نقش خود را ميداند - همچنين بايد توانايي بر عهده گرفتن نقش ديگران را در خود رشد و توسعه دهد. كودك شروع به ارزيابي تواناييهاي خود در مقابل ديگرن ميكند و هويت يا تصور از خود را بهبود ميبخشد. بچههايي كه بازي ميكنند بيش از هويت خود ياد ميگيرند. آنها از طريق بازي كردن نقشهاي مختلف بزرگسالان، مقررات اجتماعي و معيارهايي را كه رفتار بازيگر را تنظيم ميكند، ميآموزند.
در بازيهايي كه داراي مقررات و قواعدي هستند، بازيگر بايد ياد بگيرد كه به قواعد بازي، حتّي زماني كه انگيزههاي آني او را بهسوي يك رفتار كاملاً متفاوت سوق ميدهد، تسليم شود.
كودك در بازي ياد ميگيرد كه چگونه در بين جمع زندگي كند. چه ضوابطي را براي زندگي در نظر داشته باشد. در درگيريها، در معركة زندگي چه موضعي و چه راه و روشي را در پيش گيرد. بازيها افراد را به مقررات و ضوابط زندگي آشنا ميكنند، روح سازگاري را در افراد پديد ميآورند، فنون زندگي جمعي را عملاً به طفل ياد ميدهند. كودك در ساية بازي درمييابد كه هميشه نميتواند از طريق اعمال خشم به پيش برود. در همهجا نميتواند عصباني شود و نظرات خود را اعمال نمايد. همهگاه نميتواند ديگران را وادار به تسليم خواستههاي خود كند، بلكه در مواردي كه لازم است تسليم خواستههاي ديگران باشد بخصوص كه آن خواستهها بهحق باشند.
بازي به كودكان ميآموزد كه زندگي يك داد و ستد است. در ازاي دريافت خدمتي بايد خدمتي براي ديگران انجام داد. اگر چيزي از كسي ميگيريم بايد چيزي هم متقابلاً به او بدهيم وگرنه اجتماع وجود ما را تحمل نخواهد كرد و بالاخره بازي افراد را واميدارد كه تن به پذيرش و صلح دهند و دريابند كه همهگاه نميتواند از راه جبر و فشار سلطه خود را بر ديگران اعمال كرد.
- رشد اخلاقي:
كودك هنگام بازي درمييابد كه اگر بخواهد فرد قابل قبول به حساب آيد، بايد درستكار، راستگو، عادل و ... باشد. كودك هنگام بازي پي ميبرد كه خوب يا بد بودن يك عمل چگونه است و ديگران چگونه با او برخورد ميكنند. براي مثال، در بازي دزد و پليس كودك متوجه ميشود كسي كه دزد است عمل بدي انجام داده كه منجر به تعقيب او بهوسيلة پليس شده است و درنهايت با دستگير شدن و پذيرش تنبيه به زشتي و غيراخلاقي بودن دزدي صحه گذاشته و بر عدالت اجتماعي احترام ميگذارد و در عين حال صفات و خصايلي كه كودك در تعاملات روزمره با همسالان و بزرگسالان كسب ميكند، در بازي تكامل مييابد. از طريق بازي ميتوان نقايص فردي، اخلاقي و شخصيتي او را اصلاح كرد و فكر و انديشة او را رشد داد. كودكي كه ترسو و بزدل است از طريق بازي ميتواند شجاع و باشهامت باز آيد. مثلاً بازي قايم با شك آن هم در شب خود ميتواند ترس او را از تاريكي تعديل كند و يا از بين ببرد، زيرا طفل ناگزير است به گوشهاي بخزد، در تاريكي قرار و آرام گيرد. در ضمنِ بازي ميتوان كودك بدخوه را از اين حالت بدخواهي بهدرآورد. حسّ برابري، تعاون، نوعدوستي و برادري را به او ياد داد.
- رشد حسّي:
فعاليتهاي اطفال در بازي باعث تقويت عضلات اعصاب و قلب آنها ميشود. اطفال به بازي مبادرت ميورزند زيرا كه آنها از لحاظ بدني سالمند. به عبارتي ديگر، فعاليت كودكان در بازي نشانة سلامت آنهاست و به حدّي اين موضوع طبيعي است كه چنانچه كودكي بازي نكند، ما به اين فكر ميافتيم كه بايد اتفاق ناگواري رخ داده باشد. اگر كودكان را از بازي كردن محروم سازيم، به احتمال قوي از آنها خوشي را دور ساخته و بالطبع رشد آنها را مختل نمودهايم. رشد ذهني تا اندازهاي به رشد جسمي بستگي دارد.
فعاليتهاي اطفال در بازي باعث تقويت عضلات اعصاب و قلب آنها ميشود. اطفال به بازي مبادرت ميورزند زيرا كه آنها از لحاظ بدني سالمند. به عبارتي ديگر، فعاليت كودكان در بازي نشانة سلامت آنهاست و به حدّي اين موضوع طبيعي است كه چنانچه كودكي بازي نكند، ما به اين فكر ميافتيم كه بايد اتفاق ناگواري رخ داده باشد. اگر كودكان را از بازي كردن محروم سازيم، به احتمال قوي از آنها خوشي را دور ساخته و بالطبع رشد آنها را مختل نمودهايم. رشد ذهني تا اندازهاي به رشد جسمي بستگي دارد.
بهطور خلاصه، بازي بهترين فرصت را براي پرورش بدن، ذهن، شخصيت و منش آدمي فراهم ميآورد.
نتيجهگيري:
با توجه به اهميت بازي در رشد شخصيت و درمان مشكلات عاطفي و رواني اجتماعي و كودكان به اين نتيجه ميرسيم كه كودكان سخت به بازي نياز دارند و ضرورت ارضاء اين نياز حتمي به نظر ميرسد. در بيانية جهاني حقوق كودكان كه از سوي سازمان ملل متحد تنظيم يافته است و نيز اعلامية حقوق رواني كودك كه از سوي انجمن بينالمللي و روانشناسي آموزشگاهي به تصويب رسيده، حقّ استفاده از فرصتهاي كامل براي بازي، تفريح و تخيل آزاد از جمله حقوق مسلّم كودكان شناخته شده است. بنابراين، براي ارضاء نيازها بر تمام والدين واجب است ضمن تدارك امكانات بازي براي كودكانشان خود نيز در بازي آنها شركت داشته باشند.
پيشنهادات:
بازي براي كودك فرصت گرانبها و امكاني براي شناخت محيط اطراف است. توجه داشته باشيد زماني كه كودك به تجربه و تمرين ميپردازد در صورت مواجهه با سرزنش و خشم ناكافي، آثار نامطلوبي در او بر جاي خواهد ماند. اصولي كه در بازي كودكان بايد رعايت شوند، عبارتاند از:
به كودك حقّ انتخاب نوع بازي داده شود.
فضاي كافي براي بازي مورد علاقه كودك فراهم شود، زيرا در صورت نبود فضاي مورد نظر حالات رواني آثار نامطلوبي بر كودك بر جاي ميگذارد.
اشياء و اسباببازيهاي متنوعي در دسترس كودك قرار گيرد تا او به راحتي به وسيلة مورد علاقة خود دست يابد.
نوع بازيهاي ارائه شده، خوشايند كودك باشد. در غير اين صورت، كودك از بازي كناره ميگيرد.
در جريان بازي كودك آزادي عمل داشته باشد. در صورت تحكم بزرگسالان بازي براي كودك فشار و ناراحتي بههمراه خواهد داشت.
سعي كنيم آن نوع از بازي را براي اطفال انتخاب كنيم كه در آن قصد اصلاحي و يا دادن هشداري باشد و بازي نيروي قدرت تفكر و مهارتهاي اجتماعي كودك را افزايش دهد.
در هر بازي سعي شود اصول و قوانيني حساب شده به كودك آموخته شود كه بهعنوان ضوابط و اصول زندگي به حساب آيند.
بازي بايد حالت طبيعي داشته باشد، نه تصنّعي زيرا در آن صورت كودك آن را براي خود دشوار و سنگين خواهد دانست.
نوع اسباب و وسايل بازي متناسب با شرايط سنّي كودك انتخاب شود.
متناسب با شرايط فرهنگي و موقعيت اجتماعي و محيطي كه كودك در آن زندگي ميكند، وسايل بازي انتخاب شوند.
فضاي كافي براي بازي مورد علاقه كودك فراهم شود، زيرا در صورت نبود فضاي مورد نظر حالات رواني آثار نامطلوبي بر كودك بر جاي ميگذارد.
اشياء و اسباببازيهاي متنوعي در دسترس كودك قرار گيرد تا او به راحتي به وسيلة مورد علاقة خود دست يابد.
نوع بازيهاي ارائه شده، خوشايند كودك باشد. در غير اين صورت، كودك از بازي كناره ميگيرد.
در جريان بازي كودك آزادي عمل داشته باشد. در صورت تحكم بزرگسالان بازي براي كودك فشار و ناراحتي بههمراه خواهد داشت.
سعي كنيم آن نوع از بازي را براي اطفال انتخاب كنيم كه در آن قصد اصلاحي و يا دادن هشداري باشد و بازي نيروي قدرت تفكر و مهارتهاي اجتماعي كودك را افزايش دهد.
در هر بازي سعي شود اصول و قوانيني حساب شده به كودك آموخته شود كه بهعنوان ضوابط و اصول زندگي به حساب آيند.
بازي بايد حالت طبيعي داشته باشد، نه تصنّعي زيرا در آن صورت كودك آن را براي خود دشوار و سنگين خواهد دانست.
نوع اسباب و وسايل بازي متناسب با شرايط سنّي كودك انتخاب شود.
متناسب با شرايط فرهنگي و موقعيت اجتماعي و محيطي كه كودك در آن زندگي ميكند، وسايل بازي انتخاب شوند.
مطلب مرتبط :
شش بازي خلاق براي كودكان-Six creative play forchildren
آیا می دانید بازی های کودکان تاثیر بسیار زیادی بر هوش و استعداد آینده آنها خواهد داشت؟در این مقاله به شش نوع از این بازی ها می پردازیم
شن بازی
وسایل مورد نیاز:جعبه شن یا رفتن به کنار ساحل
روش انجام کار:کودک دستهایش را داخل شن فرو میکند.وقتی خوب دستهایش پوشیده شد،از او بخواهید سعی کند تا انگشتان دو دستش از زیر شنها همدیگر را بگیرند.همچنین از او بخواهید تا دستهایش را در زیر شنها تکان بدهد.در مرحله بعد میتوانید روی پاهای او را هم شن بریزید و همین فعالیت را با پاهایش انجام دهید.
اتوبوس،کشتی یا قطار
روش انجام کار:ممکن است برای عبور و مرور در شهر از یک وسیله نقلیه خاص استفاده کنید و از شیوههای دیگر استفاده نکنید.برای نمونه ممکن است با وسیله نقلیه شخصی به عبور و مرور بپردازید.اگر چنین است،یک روز به همراه کودکتان از وسایلی که معمولا از آنها استفاده نمیکنید (مثلا اتوبوسهای عمومییا مینیبوس) استفاده کنید و گشتی در شهر بزنید. مطمئنا کودکتان از این سفر لذت بسیاری خواهد برد و سفر فوق برای هر دوی شما آموزش پرباری خواهد بود.
ورزش کردن به همراه شعر خواندن
روش انجام کار:یک شعر جالب انتخاب کنید.آن را با صدای بلند بخوانید.هر شعری برای خود حرکت، آهنگ،ریتم و احساس دارد.در هر حال با کودک خود هنگام خواندن اشعار،حرکات جالبی به تناسب شعر انجام دهید.
افکار روشن
روش انجام کار:با کودک تان دراز بکشید و چشمهایتان را ببندید و به آرامی صحبت کنید.بگویید که ما هر دو در سایه دراز کشیدهایم.سایهای که خیلی دلپذیر است.نفس عمیق بکشید و احساس کنید در آرامش کامل هستید.تمام ناراحتیها و غم و غصههایتان را بیرون بریزید.نفس کشیدن را با خوشحالی ادامه دهید.نفس کشیدن و به ذهن آوردن افکار،احساسات خالص و بدون غم و غصه،افکار و احساسات ناخوشایند را از ذهن تان بیرون میکند و باعث میشود مملو از احساس شادکامی شوید.به این ترتیب،شما و فرزندتان،احساس نزدیکی بیشتری با هم خواهید کرد.
بریدن و چسباندن گلها
وسایل مورد نیاز:گلهای تازه،کتاب سنگین،مقوا،چسب،پلاستیک نازک سفید رنگ یا کاغذ سلفون، قیچی،روزنامه.
روش انجام کار:کتاب را باز کنید و گلها را لای روزنامه،بین صفحههای کتاب قرار دهید.همه گلها را به همین صورت بین صفحههای کتاب جای دهید.کتاب را ببندید و چند روز صبر کنید.وقتی گلها خشک شدند،آنها را با دقت بردارید.پلاستیک را دو سانت بزرگتر از مقوا ببرید.حالا گلها را روی مقوا بچسبانید و روی آن با پلاستیک بپوشایند و دور آن را چسب بزنید.قسمتهای تا خورده و گوشه را صاف کنید تا گلها به حالت طبیعی خود روی تابلو بمانند.
ابزار سادهای برای تولید صدا و ریتم
وسایل مورد نیاز:بطریهای پلاستیکی گردن باریک،برنج،لوبیا،ارزن،ماکارونی،نوار چسب.
روش انجام کار:بطریها را پر از برنج،لوبیا،ماکارونی و ارزن کنید.در آنها را محکم با نوار چسب ببندید. با نوار چسب برایشان دستگیره بسازید.بهتر است برای هر کودک دو عدد از آنها تهیه کنید.حال اجازه دهید کودکان آنها را به دست بگیرند و تشویقشان کنید تا با تکان دادن و به هم زدن دستها صدا تولید کنند.میتوانید با پخش یک موزیک مفرح از کودکان بخواهید تا با تکان دادن بطریها صدا تولید کنند و همراه آن حرکت کنند.
منابع و ماخذ اين مقاله:
۱. شاوپ، اولين، تفكر كودك است، ترجمه قاسم قاضي و نعمت كديور، تهران ۱۳۶۶.
۲. قائمي علي، تربيت و بازسازي كودكان، انتشارات اميري ۱۳۶۳.
۳. مجلة پيوند، تابستان ۱۳۷۵.
۴. مجلة تكنولوژي آموزشي، سال ۷۵-۱۳۷۴ شمارة ۳، سال يازدهم.
۲. قائمي علي، تربيت و بازسازي كودكان، انتشارات اميري ۱۳۶۳.
۳. مجلة پيوند، تابستان ۱۳۷۵.
۴. مجلة تكنولوژي آموزشي، سال ۷۵-۱۳۷۴ شمارة ۳، سال يازدهم.
برگرفته از سايت ايرانيان انگلستان
به نقل از :
http://www.migna.ir/ravanshenasii/ravankoodak/1705-1389-08-24-19-02-18.html