آنچه که در پی میآید به ظاهر خبری است که سرویس خبری عالم بهائی گزارش نموده، امّا در واقع حاوی پیامی است از تأثیر تعالم دیانت بهائی در نفوس، در جوانان، در نوجوانان و در همگان. میتوان از آن درسها آموخت و در ارتقاء سطح اخلاق جهانی به کار برد.
تعلیم ورزش فراتر از اوج
بوداپست، مجارستان، سوم ژوئن 2008 (سرویس خبری عالم بهائی) - تمام بازیکنان این تیم فوتبال نوجوانانی بین ده تا چهارده ساله بودند؛ امّا در یکی از مسابقات اخیر، تیم مقابل باشگاه فوتبال نوجوانان ستارگان سیاه، سخت خشن بازی میکرد و متلک و طعن و لعن وِرد زبان بازیکنانش بود.
نبیل سویتسر، پانزده ساله، بازیکنی در لیگی متفاوت که به سرپرست و مشاور ستارگان سیاه کمک میکرد اظهار داشت، "اکثر اوقات موقعی که بچهها فوتبال بازی میکنند دشنام میدهند و الفاظ زشت بسیاری به کار میبرند. این خیلی عادّی است."
امّا ستارگان سیاه از بعضی لحاظ "عادّی" نبودند. اگرچه آنها سخت تلاش میکردند امّا ابداً به الفاظ تحریک کننده در این مسابقهء اخیر جواب نمیدادند. حتّی یک کلمه هم بر زبان نیاوردند. بعداً شنیده شده، بعضی از والدین بازیکنان تیم مقابل پسران خود را به علّت بر زبان آوردن دشنام و آن الفاظ زشت سخت نکوهش کردند.
گابور کاراگیچ، مربّی 31 سالهء ستارگان سیاه از رفتار بازیکنانش سخت خشنود بود امّا گفت انتظاری جز این از آنها نداشته است. او میگوید هدفش "پرورش انسانهای خوب است نه فقط بازیکنان خوب فوتبال."
جدّی بودن او در این زمینه در ماهیت دوگانهء برنامهاش منعکس است، یعنی هفتهای دو مرتبه تمرین فوتبال و دو مرتبه در ماه کلاس روزهای شنبه.
پسرها، که تعدادشان به بیست میرسد، اسم کلاس را باشگاه شکلات داغ گذاشتهاند و وقتی که آنجا هستند دربارهء فوتبال صحبت میکنند؛ امّا همهء داستان به اینجا ختم نمیشود.
مربّی کلاس میگوید، "ما نحوهء پیشرفت تعلیمات را ارزیابی میکنیم. نگاه میکنیم ببینیم چه موضوعی سبب شد که بتوانیم با اتّحاد بیشتر بازی کنیم یا چه امری باعث شد که زیاد به یکدیگر توجّهی نداشته باشیم. دربارهء مواضیعی مرتبط با رفتارمان، معنای خوب بودن، مسئولیت هر کسی نسبت به دیگران و جامعه نیز بحث و مذاکره داریم."
آقای کاراگیچ از یک سازمان غیرانتفاعی ملهَم از تعالیم بهائی به نام بنیاد وحدت در کثرت برای این طرح خود کمک مالی دریافت میکند. مدیر بنیاد، خانم فروغ سویتسر، گفت پسرهایی که در این تیم فوتبال بازی میکنند از خانوادههای محروم هستند که به طور عادّی از عهدهء مخارج این نوع تعلیم ورزش برنمیآیند. او گفت که این برنامه به طور رایگان در اخیتار شرکت کنندگان قرار دارد و نه تنها راهنماییهای کیفی عرضه میکند بلکه به جوانان و نوجوان کمک میکند از چیزهای مضرّی مانند موادّ مخدّر و مشروبات الکلی دوری کنند.
کاراگیچ، مربّی تیم، که بهائی است و قبلاً مدّت شش سال به عنوان مربّی مجاز فوتبال جوانان کار کرده اظهار داشت که قبلاً تنها نگرانی و توجّهش به برنده شدن بود. او قراردادی برای برنامهء تعلیم و تربیت اخلاقی که توسّط بهائیان اداره میشود منعقد ساخت که برای او میسّر میساخت آنچه که آنها "مشوّق" animator جوانان مینامند، بشود. این برنامه ایدهء باشگاه جدید فوتبال را به ذهن او خطور داد که سپتامبر گذشته آن را تأسیس کرد.
او اظهار داشت، "در افتتاح این باشگاه در جستجوی شغلی نبودم که دیگربار مربّی فوتبال باشم. مایل بودم به پسرها کمک کنند که عزّت نفس و احترام به جامعه را بیابند. همچنین میخواستم به آنها کمک کنم که دریابند همه چیز در برنده شدن خلاصه نمیشود."
مارک مولنار ده ساله یکی از ستارگان سیاه است و میگوید باشگاه فوتبال او با سایر باشگاهها تفاوت دارد. او میگوید که در اکثر تیمها "وقتی دیگران اشتباه میکنند مورد تمسخر و استهزاء قرار میگیرند."
مربّی کاراگیچ میگوید که در آغاز بعضی از والدین نسبت به انگیزههای او و نیز بنیاد وحدت در کثرت بدگمان بودند. امّا بعد از آن که والدین در بعضی از جلسات آموزشی حضور یافتند، به تشویق تمرینات فوتبال و نیز باشگاه شکلات داغ پرداختند.
او با افتخار از نامهای که از یکی از مادران دریافت کرده چنین نقل میکند، "دوستان ما این شنبه برای اوّلین بار در جلسهء آموزشی حضور یافتند به سختی میتوانستند چنین گروهی را باور کنند ... جوّ حاکم بر جلسهء آموزش خیلی عالی بود."
مربّی گفت، "مدّت شش سالی که مربّی بودم هرگز این نوع حمایت از والدین مشاهده نکرده بودم. ابتدا اینهمه تماس تلفنی عجیب و ترسناک بود، امّا حالا میدانم که حمایت آنها واقعاً به کاری که داریم انجام میدهیم کمک میکند."
آقای کاراگیچ اظهار داشت که بخشی از انگیزهاش ناشی از پیشینهء خود او است. او گفت، "وقتی بچه بودم با مشکلات واقعی دست به گریبان بودم. این باشگاه را به این علّت افتتاح کردم که به این بچهها کمک کنم از اشتباهاتی که من مرتکب شدم پرهیز کنند."
او در جهت ایجاد روح همکاری و نه روح رقابت در میان اعضاء تیمش فعّالیت میکند. مربّی اظهار داشت، "کودکی در میان ما بود که فکر میکرد این تیم مانند هر تیم دیگری است که اعضاء آن باید بهترین بازیکن باشند. در آغاز برایش دشوار بود با سایر پسرها دوست شود چون با آنها رقابت داشت. امّا اکنون کار گروهی را درک میکند. با همه کنار میآید و اوقات مطلوبی را سپری میکند."
به گفتهء مربّی، یکی دیگر از پسرها تمام وقتش را تنها در اطاقش با کامپیوترش سپری میکرد. اکنون مایل است در تمرینات فوتبال و باشگاه شکلات داغ حضور یابد تا وقتش را با دوستانش بگذراند.
خانم سویتسر از بنیاد وحدت در کثرت میگوید برنامه به پسرها کمک میکند چشماندازی اجتماعی بیابند. او افزود، "گابور ترتیبی داد که به یتیمخانهای بروند و فوتبال بازی کنند. بعداً، بچّههای یتیمخانه آنها را به گوشه کنار آن مکان بردند و محلّ خود را به آنها نشان دادند؛ و حالا همه از دوستان هم به شمار میروند. بعد از این دیدار بود که آنها دربارهء اهمّیت مهربان بودن نسبت به دیگران و در خدمت سایرین بودند به بحث و مذاکره پرداختند."
تعلیم ورزش فراتر از اوج
بوداپست، مجارستان، سوم ژوئن 2008 (سرویس خبری عالم بهائی) - تمام بازیکنان این تیم فوتبال نوجوانانی بین ده تا چهارده ساله بودند؛ امّا در یکی از مسابقات اخیر، تیم مقابل باشگاه فوتبال نوجوانان ستارگان سیاه، سخت خشن بازی میکرد و متلک و طعن و لعن وِرد زبان بازیکنانش بود.
نبیل سویتسر، پانزده ساله، بازیکنی در لیگی متفاوت که به سرپرست و مشاور ستارگان سیاه کمک میکرد اظهار داشت، "اکثر اوقات موقعی که بچهها فوتبال بازی میکنند دشنام میدهند و الفاظ زشت بسیاری به کار میبرند. این خیلی عادّی است."
امّا ستارگان سیاه از بعضی لحاظ "عادّی" نبودند. اگرچه آنها سخت تلاش میکردند امّا ابداً به الفاظ تحریک کننده در این مسابقهء اخیر جواب نمیدادند. حتّی یک کلمه هم بر زبان نیاوردند. بعداً شنیده شده، بعضی از والدین بازیکنان تیم مقابل پسران خود را به علّت بر زبان آوردن دشنام و آن الفاظ زشت سخت نکوهش کردند.
گابور کاراگیچ، مربّی 31 سالهء ستارگان سیاه از رفتار بازیکنانش سخت خشنود بود امّا گفت انتظاری جز این از آنها نداشته است. او میگوید هدفش "پرورش انسانهای خوب است نه فقط بازیکنان خوب فوتبال."
جدّی بودن او در این زمینه در ماهیت دوگانهء برنامهاش منعکس است، یعنی هفتهای دو مرتبه تمرین فوتبال و دو مرتبه در ماه کلاس روزهای شنبه.
پسرها، که تعدادشان به بیست میرسد، اسم کلاس را باشگاه شکلات داغ گذاشتهاند و وقتی که آنجا هستند دربارهء فوتبال صحبت میکنند؛ امّا همهء داستان به اینجا ختم نمیشود.
مربّی کلاس میگوید، "ما نحوهء پیشرفت تعلیمات را ارزیابی میکنیم. نگاه میکنیم ببینیم چه موضوعی سبب شد که بتوانیم با اتّحاد بیشتر بازی کنیم یا چه امری باعث شد که زیاد به یکدیگر توجّهی نداشته باشیم. دربارهء مواضیعی مرتبط با رفتارمان، معنای خوب بودن، مسئولیت هر کسی نسبت به دیگران و جامعه نیز بحث و مذاکره داریم."
آقای کاراگیچ از یک سازمان غیرانتفاعی ملهَم از تعالیم بهائی به نام بنیاد وحدت در کثرت برای این طرح خود کمک مالی دریافت میکند. مدیر بنیاد، خانم فروغ سویتسر، گفت پسرهایی که در این تیم فوتبال بازی میکنند از خانوادههای محروم هستند که به طور عادّی از عهدهء مخارج این نوع تعلیم ورزش برنمیآیند. او گفت که این برنامه به طور رایگان در اخیتار شرکت کنندگان قرار دارد و نه تنها راهنماییهای کیفی عرضه میکند بلکه به جوانان و نوجوان کمک میکند از چیزهای مضرّی مانند موادّ مخدّر و مشروبات الکلی دوری کنند.
کاراگیچ، مربّی تیم، که بهائی است و قبلاً مدّت شش سال به عنوان مربّی مجاز فوتبال جوانان کار کرده اظهار داشت که قبلاً تنها نگرانی و توجّهش به برنده شدن بود. او قراردادی برای برنامهء تعلیم و تربیت اخلاقی که توسّط بهائیان اداره میشود منعقد ساخت که برای او میسّر میساخت آنچه که آنها "مشوّق" animator جوانان مینامند، بشود. این برنامه ایدهء باشگاه جدید فوتبال را به ذهن او خطور داد که سپتامبر گذشته آن را تأسیس کرد.
او اظهار داشت، "در افتتاح این باشگاه در جستجوی شغلی نبودم که دیگربار مربّی فوتبال باشم. مایل بودم به پسرها کمک کنند که عزّت نفس و احترام به جامعه را بیابند. همچنین میخواستم به آنها کمک کنم که دریابند همه چیز در برنده شدن خلاصه نمیشود."
مارک مولنار ده ساله یکی از ستارگان سیاه است و میگوید باشگاه فوتبال او با سایر باشگاهها تفاوت دارد. او میگوید که در اکثر تیمها "وقتی دیگران اشتباه میکنند مورد تمسخر و استهزاء قرار میگیرند."
مربّی کاراگیچ میگوید که در آغاز بعضی از والدین نسبت به انگیزههای او و نیز بنیاد وحدت در کثرت بدگمان بودند. امّا بعد از آن که والدین در بعضی از جلسات آموزشی حضور یافتند، به تشویق تمرینات فوتبال و نیز باشگاه شکلات داغ پرداختند.
او با افتخار از نامهای که از یکی از مادران دریافت کرده چنین نقل میکند، "دوستان ما این شنبه برای اوّلین بار در جلسهء آموزشی حضور یافتند به سختی میتوانستند چنین گروهی را باور کنند ... جوّ حاکم بر جلسهء آموزش خیلی عالی بود."
مربّی گفت، "مدّت شش سالی که مربّی بودم هرگز این نوع حمایت از والدین مشاهده نکرده بودم. ابتدا اینهمه تماس تلفنی عجیب و ترسناک بود، امّا حالا میدانم که حمایت آنها واقعاً به کاری که داریم انجام میدهیم کمک میکند."
آقای کاراگیچ اظهار داشت که بخشی از انگیزهاش ناشی از پیشینهء خود او است. او گفت، "وقتی بچه بودم با مشکلات واقعی دست به گریبان بودم. این باشگاه را به این علّت افتتاح کردم که به این بچهها کمک کنم از اشتباهاتی که من مرتکب شدم پرهیز کنند."
او در جهت ایجاد روح همکاری و نه روح رقابت در میان اعضاء تیمش فعّالیت میکند. مربّی اظهار داشت، "کودکی در میان ما بود که فکر میکرد این تیم مانند هر تیم دیگری است که اعضاء آن باید بهترین بازیکن باشند. در آغاز برایش دشوار بود با سایر پسرها دوست شود چون با آنها رقابت داشت. امّا اکنون کار گروهی را درک میکند. با همه کنار میآید و اوقات مطلوبی را سپری میکند."
به گفتهء مربّی، یکی دیگر از پسرها تمام وقتش را تنها در اطاقش با کامپیوترش سپری میکرد. اکنون مایل است در تمرینات فوتبال و باشگاه شکلات داغ حضور یابد تا وقتش را با دوستانش بگذراند.
خانم سویتسر از بنیاد وحدت در کثرت میگوید برنامه به پسرها کمک میکند چشماندازی اجتماعی بیابند. او افزود، "گابور ترتیبی داد که به یتیمخانهای بروند و فوتبال بازی کنند. بعداً، بچّههای یتیمخانه آنها را به گوشه کنار آن مکان بردند و محلّ خود را به آنها نشان دادند؛ و حالا همه از دوستان هم به شمار میروند. بعد از این دیدار بود که آنها دربارهء اهمّیت مهربان بودن نسبت به دیگران و در خدمت سایرین بودند به بحث و مذاکره پرداختند."