دانش آموزان عزیز و نازنین، پیامهای بی نظیر بیت العدل اعظم را زیارت کنید و ببینید که جمال ابهی چه موهبتی را نصیب ما ساخته که چنین ملجاء و پناه مصون از خطائی را با چنان انفاس مقدسی مسؤول هدایت این جامه مظلوم در فراز نشیب روزگار مقرر فرموده است. براستی که آیندگان قدر آن را بیشتر خواهند دانست و در آینده از او به عنوان «آخرین ملجاء بشر در مانده» یاد خواهند کرد....
« هر چند در دریای محن و آلام مستغرقیم ولی سفینه نجاتی داریم»
پیام بیت العدل اعظم خطاب به محفل مقدّس روحانی ملی ایران در سال (1359)
که همه آنان در کمال جلال و شهامت جام شهادت را سرکشیدند
23 تیر ماه 1359
خدمات آن برگزیدگان جمال مبین فی الحقیقه مطلع فرح عالمیان گشته. از رشادت و لیاقت و غیرت و صفا و وفای آن یاران همکاران جانفشان ایشان در روحانی ملّی دلگرم و مسرور هستند و نیز باعث مباهات جمیع این مشتاقان گشته و دست شکرانه ی ما را بدرگاه خداوند یگانه بلند نموده که الحمدلله چنان برگزیدگانی را در موطن جمال قدیم در آغوش عنایتش پرورش داده که فخر عالمند. امّا جوانان عزیز در این بزم شورانگیز جام بشارت بدور آورده اند و شوریدگان بادیه محبت را در هر گوشه و کنار سرمست و پرشور نموده اند. الحمدلله پی نیاکان گرفته اند و چون حضرت بدیع و سایر جانبازان عصر رسولی نقد جوانی را صرف حیات جاودانه ساخته اند.
در سجن اعظم به یاد مسجونین عزیز ایران به زیارت پرداختیم. در آن غرفه ی محقّر و مرطوب بدون فرش که حتّی در قدیم جز یک پنجره به خارج مفری نداشته، به خاطر آمد که الحمدلله مسجونین عزیز در ایران سالک همان راه محبوب امکان گشته اند و همچنان که علم وحدت عالم انسانی در این گوشه ی زندان مرتفع گردید، علم اسم اعظم نیز بر اثر فداکاری یاران ایران در اعلی مقامات افراشته شده و خواهد شد. مطمئن و مسرور باشند. عالم بهائی ممنون و مفتخر به وجود آن اصحاب وفاست. چنان جواهر فریدی و چراغان روشنی و دوستان نازنین با فرهنگی فقط در زندان عشق جمال ابهی دیده می شود. خوشا بحال آن نفوس نفیسی که به زندان عشق در بندند و شاکر به درگاه خداوند بی مانند. امنای امرالله را در ارض طا تکبیر و تقدیر مخصوص برسانند.
« هر چند در دریای محن و آلام مستغرقیم ولی سفینه نجاتی داریم»
پیام بیت العدل اعظم خطاب به محفل مقدّس روحانی ملی ایران در سال (1359)
که همه آنان در کمال جلال و شهامت جام شهادت را سرکشیدند
23 تیر ماه 1359
خدمات آن برگزیدگان جمال مبین فی الحقیقه مطلع فرح عالمیان گشته. از رشادت و لیاقت و غیرت و صفا و وفای آن یاران همکاران جانفشان ایشان در روحانی ملّی دلگرم و مسرور هستند و نیز باعث مباهات جمیع این مشتاقان گشته و دست شکرانه ی ما را بدرگاه خداوند یگانه بلند نموده که الحمدلله چنان برگزیدگانی را در موطن جمال قدیم در آغوش عنایتش پرورش داده که فخر عالمند. امّا جوانان عزیز در این بزم شورانگیز جام بشارت بدور آورده اند و شوریدگان بادیه محبت را در هر گوشه و کنار سرمست و پرشور نموده اند. الحمدلله پی نیاکان گرفته اند و چون حضرت بدیع و سایر جانبازان عصر رسولی نقد جوانی را صرف حیات جاودانه ساخته اند.
در سجن اعظم به یاد مسجونین عزیز ایران به زیارت پرداختیم. در آن غرفه ی محقّر و مرطوب بدون فرش که حتّی در قدیم جز یک پنجره به خارج مفری نداشته، به خاطر آمد که الحمدلله مسجونین عزیز در ایران سالک همان راه محبوب امکان گشته اند و همچنان که علم وحدت عالم انسانی در این گوشه ی زندان مرتفع گردید، علم اسم اعظم نیز بر اثر فداکاری یاران ایران در اعلی مقامات افراشته شده و خواهد شد. مطمئن و مسرور باشند. عالم بهائی ممنون و مفتخر به وجود آن اصحاب وفاست. چنان جواهر فریدی و چراغان روشنی و دوستان نازنین با فرهنگی فقط در زندان عشق جمال ابهی دیده می شود. خوشا بحال آن نفوس نفیسی که به زندان عشق در بندند و شاکر به درگاه خداوند بی مانند. امنای امرالله را در ارض طا تکبیر و تقدیر مخصوص برسانند.