جناب علی محمد ورقا آخرین ایادی امر به ملکوت ابهی صعود نمود

حملات اخير عليه بهائيان ايران جون ۲۰۰۷

گزارشات و اسنادى كه در شش ماه اخير از ايران و اصل شده از كوشش‌هاى وسيع و در عين حال حساب شده دولت جمهورى اسلامى در جهت ادامه و شدت بخشيدن تدريجى به تعقيب و آزار بهائيان ايران حکايت دارد.

مدارک جمع آوری شده از اقدامات دولت ايران براى تحت نظر گیری و شناسائى بهائيان پرده برميدارد، و شواهدى مبنى بر ادامه‌ى سوء‌رفتار و تبعيض عليه دانش آموزان بهائى در همه سطوح، افزايش اقدامات در جهت محروم كردن بهائيان از وسيله امرار معاش، و حملات مداوم به ديانت بهائى در رسانه‌هاى خبری رسمی جمهوری اسلامی، ارائه ميدهد اين خلاصه وضعيت که فاصله زمانى بين نوامبر ۲۰۰۶ تا مى ۲۰۰۷ را در بر میگیرد، با استناد به موارد متعدد تأييد شده شواهدى به دست ميدهد دال بر اين كه مقاصد نهفته در يادداشت محرمانه ۲۵ فوريه‌ ۱۹۹۱ شوراى عالى انقلاب فرهنگى ايران كه نقشه نابودسازى تدريجى جامعه بهائى ايران را مطرح ميسازد، هنوز به قوت خود باقى است.

مجموعه اين وقايع، ازتلاش‌هاى تحت رهبرى دولت براى آسيب‌پذير ساختن مادّى جامعه بهائی ایران و ايجاد احساس عدم امنيت اجتماعى و شغلى در این جامعه حکایت ميکند، و در كل نشانه تلاش براى استقرار جوّى از ترس و ارعاب است.

بعلاوه، هدف اين تلاش‌ها آن است كه به عنوان بخشى ازاقدامات وسيع‌تر براى ممانعت از پيشرفت اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى جامعه بهائى و مسدود ساختن راه ترقى و توسعه آن، با ايجاد سوءظن و بى‌اعتمادى، و حتى با کاشتن بذر نفرت در قلوب افراد جامعه، بين بهائيان و دوستان و هموطنانشان جدائی و فاصله افکنده شود.

جمع‌آورى اطلاعات درباره‌ى بهائيان
يكى از نگران‌كننده‌ترين جريانات چند ساله اخير بروز شواهدى است مبنی بر اين كه دولت ايران به طور محرمانه ميكوشد بهائيان را شناسائى كرده و تحت نظر بگيرد. برخى از ناظران اين كوشش‌ها را با اقدامات دولت آلمان در جهت جمع‌آورى اطلاعات در مورد يهوديان در ابتداى عصر نازى‌ها برابر دانسته اند.

جديدترين موارد مربوط به اين جريان عبارتند از:
شواهدى حاکى از تلاش نظام آموزش و پرورش جمهورى اسلامى براى شناسائى دانش آموزان بهائى و اعضاى خانواده‌هايشان در سراسر ايران: به عنوان مثال، دفتر حراست مديريت آموزش و پرورش ناحيه يک شيراز فُرمى را منتشر كرده براى «ثبت مشخصات دانش آموزان مربوط به اقليت‌هاى مذهبى و فرقه ضاله بهائيت.» اين فُرم نه تنها خواستار اطلاعات مفصلى درباره‌ى خود دانش آموزاست، بلكه مشخصات مربوط به برادران و خواهران او را نیز به ترتيب سن، و همچنين اطلاعات گسترده‌ دیگری را در باره شغل، محل کار، وسيله نقليه و حتى شماره‌هاى تلفن شخصى والدينش طلب ميکند. در اين فُرم تحت عنوان «دين» چهار گزينه وجود دارد «مسيحى، يهودى، زرتشتى و فرقه‌ ضاله بهائيت».

فرم ثبت مشخصات دانش آموزان بهائى در شيراز
ترجمه انگلسيى فرم ثبت مشخصات دانش آموزان بهائى در شيراز
گزارشاتى مبنى بر اين كه تلاش‌هائى براى جمع‌آورى اطلاعات به طرق پنهانى، مثلاً در لباس خبرنگاران و يا پُرس و جو از كودكانى كه در خيابان مشغول بازى هستند، صورت ميگيرد.

بهائيانى كه مورد شناسائى وزارت اطلاعات هستند، مدام اذيت و آزار ميشوند كه اطلاعات خصوصى مربوط به ساير بهائيان را ارائه دهند.

گزارشاتى مبنى بر بازجوئى‌هاى فزاينده از بهائيان: براى مثال در فوريه ٢٠٠٧ مأمورين نيروى انتظامى، گاه به اين بهانه كه درحال انجام يک بررسى و يا تحقيق هستند، در بخش‌هاى خاصى از طهران، بندرعباس، محمديه، شيروان و كرمانشاه شروع به رفتن به خانه‌ها و محل‌هاى كسب و کار بهائيان كردند و به طور مفصل درباره اعضاى خانواده، شغل و تحصيلاتشان به پرس و جو پرداختند. از بهائيانى كه در محل كارشان مورد بازجوئى قرار گرفتند، جواز كسب هم خواسته شد و در مورد اين كه آيا كسب و كار از خودشان است يا نه، و نيز در باره تعداد كاركنانشان و نسبت آنها با يكديگر سئوال شد. در دو مورد بهائيان براى انجام اين بازجوئى به مركز نيروى انتظامى محل احضار شدند. در يک مورد وقتى بهائيان پرسيدند كه چرا از آنها ميخواهند كه در اين «بررسى» شركت كنند، به آنها گفته شد: «از دفتر مركزى به ما دستور داده‌اند». دريک مورد ديگر دليل ارائه شده اين بود كه اين اطلاعات به مقامات كمک ميكند تا مشكلاتى را كه پيش ميآيد، حل كنند.

اين وقايع بعد از آن صورت گرفته است كه گروههاى بين‌المللى حقوق بشر در مورد شواهد قبلى دال براقدام ايران در جهت جمع‌آورى حداكثر اطلاعات ممكن درباره بهائيان و فعاليت‌هايشان اظهار نگرانى كردند.

مهمترين سند درباره‌ى اين اقدام فاش شدن نامه‌ى «خيلى محرمانه» مورخ ٢٩ اكتبر ٢٠٠٥ به امضاى رئيس ستاد کل نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى بود كه به فرماندهان مختلف سرويس‌هاى اطلاعاتى حكومتى، نيروى انتظامى، سپاه پاسداران و همچنين فرمانده کل ارتش جمهورى اسلامى ايران دستور ميداد بهائيان را «شناسائى» كرده و«گزارش جامع و کاملى از فعاليتهاى» اين جامعه جمع‌آورى کنند.

نسخه اصل نامه مورخ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵
ترجمه انگليسى نامه مورخ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵

ساير مداركى كه جامعه‌ى بين‌المللى بهائى در رابطه با اين اقدام براى شناسائى و تحت نظر گرفتن بهائيان به دست آورده عبارتند از:

نامه مورخ ١٩ آگست ٢٠٠٦ وزارت كشور جمهورى اسلامى ايران خطاب به معاونان سياسى امنيتى استانداريهاى سراسر كشور که دستور ميدهد «رفتارهاى اجتماعى» بهائيان ايران را «کنترل و مديريت نمايند.»

نامه «محرمانه» مورخ ٢ مى ٢٠٠٦ مجمع امور صنفى توليدى فنى کرمانشاه خطاب به اتحاديه صنف باترىسازان ايران كه از آنان ميخواهد با «ظرافت و حساسيت» «صورت اسامى فرقه بهائيت تحت پوشش آن اتحاديه» را «جهت بهره‌مندى» به آن مجمع اعلام کنند.

نسخه اصل نامه مورخ ۲ مى ۲۰۰۶
ترجمه انگليسى نامه مورخ ۲ مى ۲۰۰۶
حملات عليه دانش آموزان بهائى

همانگونه که براى اولين بار در ۵ آوريل ٢٠٠٧ گزارش شد، دانش آموزان بهائى همچنان هدف اذيت و آزار شديد، توهين و شكل‌هاى ديگرى از فشارشديد روانى قرار دارند.

علاوه بر آن، به نظر ميرسد كه عملياتى براى «آموزش» معلمين مدارس در سراسر كشور درباره ديانت بهائى در دست اجراست که شامل تجهيز آموزگاران به دستور العمل‌ها و موادى براى تداوم بخشيدن به تحريف شديد تاريخ و تعاليم بهائى در راستاى خطوطى است كه به طور سنتى در حملات عليه اين ديانت در ايران مورد استفاده قرار ميگرفته، و حال نيز در جنجالى كه از طريق رسانه‌هاى گروهى بپا شده دنبال ميگردد.

براى مثال در ۲۳ آوريل ۲۰۰۷ گروهى از معلمين دينى دبيرستان‌ها از ١٤ استان، به عنوان بخشى از آموزش حين خدمت خود، كه توسط وزارت آموزش و پرورش ترتيب داده شده بود، از مركزى براى مطالعات دينى در قم ديدن نموده و طى اين دیدار در يک سخنرانى دو ساعت ويژه انتقاد از اديان بابى و بهائى شركت كردند.

در ۱۴ و ۱۵ مى ۲۰۰۷ سرويس‌هاى خبرى ايرانى در اينترنت، پايگاه خبرى «آينده روشن» و «خبرگزارى رسا»، گزارش دادند که به همت دبيران معارف اسلامى تبريز و با هدف آشنائى دبيران دينى و قرآن با ديانت بهائى، «ويژه‌نامه آشنائى با بهائيت» در تبريز منتشر شد. اين ويژه‌نامه‌ى ۸۵ صفحه‌اى که به همراه يک سى‌دى منتشر شده، حاوى مقالات متعددى در باره «بهائيت» است. در اين گزارش مطالبى غلط و بی پایه و اساس در باره ديانت بهائى و تاريخ آن درج شده است، مانند تکرار اتهامات ساختگى در باره نقش استعمار انگليس و روسيه در گذشته در شکل‌گيرى اين ديانت و همکارى با اسرائيل