نتایج جداسازی دانش آموزان ساعی
نظرجمعی از فرهنگیان درباره برخی نتایج جداسازی دانش آموزان ساعی
قبل از انقلاب اسلامی ، جداسازی دانش آموزان صرفا در قالب مدارس خصوصی ( به تعبیر آن زمان مدارس ملی که در برابر لفظ مدارس دولتی استفاده می شد ) امکان پذیر شده بود .
پس ازانقلاب اسلامی وخصوصا با آغاز دهه 70 با به وجود آمدن آموزشگاههای تیزهوشان جداسازی دانش آموزان مستعد شروع شد وسپس درقالب مدارس نمونه ، مدارس شاهد ، مدارس غیرانتفاعی و...( اخیرا دربجنورد تحت عنوان مدارس تلاش ) ادامه یافت .
اساس جداسازی ذیل این استدلال صورت گرفت که دانش آموزان مستعد نیازمند آموزش های ویژه هستند و پس ازورود ایران به صحنه ی المپیادهای بین المللی و موفقیت های غیر منتظره ونسبی مشوقی وتاییدی بر ادامه حیات این مدارس شد ودرمرحله ی بعد خود المپیادها داستان مجزایی شد که فعلا قصد پرداختن به آن را نداریم وبه همین اکتفا می کنیم که مشابه سازی های داخلی درمقاطع تحصیلی ودروس مختلف ذیل نام المپیاد تداوم یافته است .
اینکه مجموعه اهداف جداسازی چه بوده والان به چه بخشی ازآن دست یافته ایم ، سخنی است ؛ اما این اقدام آثار ونتایجی نیز به بارآورده است که احتمال می دهیم جزء اهداف اولیه آن نبوده است وتجربه آن را برما آشکار ساخته است و ما قسمتی ازآن را دریک اقدام پژوهی بررسی می کنیم وتاکید می کنیم تجربیات عملی ما مشوق بررسی ابعادی ازقضیه کرده است .
نتایج جداسازی:
* جداسازی دانش آموزان ساعی و کوشا باعث شده است که ساخت جمعیتی مدارس وکلاسها به لحاظ متوسط هوش بسیار پایین بیاید ، اکنون بعید به نظر می رسد که درهرکلاس درسی مدارس عادی بیش از دودانش آموز ساعی پیدا کرد .(گاه یکی هم پیدا نمی شود)
ازهمین رو تدریس دراین کلاسها نیز بسیارمشکل شده است . فهماندن درس ، توضیح بسیار، تکرارتوضیحات و… باعث کم کردن فرصت ، فرسودگی معلم و خسته کننده ترشدن کلاسها و درنتیجه بی علاقگی مضاعف دانش آموزان به درس می شود .
ما دراقدام پژوهی خود درسوال " 1 " همین نکته را پرسیده ایم که آیا جداسازی ، درس دادن درمدارس عادی را مشکل کرده است ؟
** ازسوی دیگروقتی همه افراد کلاس ضعیف هستند ، رقابت معنی ندارد . وقتی درآزمون نمره همه یا اکثر قریب به اتفاق زیر14 است (در بغضی کلاس ها زیر10 ) ودستیابی به نمرات بالای 17 شبیه به محال می شود ، چگونه درکلاس ازمسابقه ی درسی ، از رقابت درسی و… باید سخن گفت ؟ درکلاس هایی که نمره قبولی آرزوی قریب به اتفاق دانش آموزان است وقتی اکثریت ازآوردن نمره قبولی هم مایوس اند، چگونه می شود از فضای رقابت و ارتقاء درسی و… سخن گفت ؟
سوال دوم ما ناظربرهمین نکته است که آیا جداسازی موجب شده است روحیه رقابت درمدارس عادی ازبین برود ؟ خصوصا درتجربه دیدهایم که رقابت را بچه های مستعد ایجاد می کنند ، و ضمنا بچه های مستعد کلاس را ارتقاء می دهند و….
*** نکته دیگراینکه دبیرهرچه درس را بیشترتوضیح می دهد وتکرارمی کند ، نتایج آزمون ها و پرسش های سرکلاس که معمولا متوسط نمره بین 10-6 است او را بیشترمایوس می کند .
درواقع معلم هرچه بیشترمی کوشد کمتراثرونتیجه می بیند . (در این شرایط متاسفانه معمولا ازسوی مدیران آموزشگاه ها و ادارات آموزش وپرورش نیز فشاربرای بالا رفتن درصد قبولی وجود دارد!!) وهرچه معلم برخود ودانش آموزان فشاروارد می کند حاصل کمتری می گیرد ؛ نتیجه کارضعیف شدن روحیه دبیران است که درسوال "3 " مطرح کرده ایم .
**** نکته بسیارمهم دیگر، مسئله تربیت وآموزش است ومی دانیم که همسالان یکی ازمهمترین الگوهای تربیتی و آموزشی برای هرفرد است .وقتی دریک کلاس فقط یک یا دو نفر آدم مستعد پیدا می شود، اینها نمی توانند درکلاس یک جریان درسی واخلاقی را ه بیندازند ، درحالی که درسابق ( قبل ازجداسازی ها ) جمعیت دانش آموزان ساعی ومستعد در کلاس به اندازه ای بود که می توانستند وزنه ای درکلاس باشند و رقابت ایجاد کنند ، به معلم کمک کنند والگوی رفتاری دیگر دانش آموزان باشند.
درسوال " 4" ما این موضوع را مورد پرسش قرار داده ایم .
***** پرسش ما درسوال " 5" ناظربه این است که درمجموع این جداسازی با تمام اهداف ونتایج اش آیا امری مفید برای تربیت و آموزش بوده است ؟
این بحث ابعاد ظریف ترو وسیعتری دارد مانند نتایج آموزشگاهها درمورد قبولی دانشگاهها ، مثلا دختران دانش آموزان مدارس عادی هیچ کدام درهیچ دانشگاه مطرحی قبول نمی شوند ، شما فکرمی کنید چه برسر روحیه دانش آموزان ودبیران و مسئولان آموزشگاه ها می آید ؟ و مسائلی ازاین قبیل که فراوان است .
ما از سه دسته افراد این سوالات را کرده ایم :
1- سرگروههای آموزشی متوسط درجلسه ی سرگروه ها درهفته معلم ، مورخه 17/ 2/87
2- برخی همکاران که به تصادف آنها را دیده ایم وپرسشنامه را داده ایم
3- همکاران علوم اجتماعی درجلسه گروه ، مورخه 18/2/87
و نتایج به شرح ذیل است :
سوال سوال ۱ سوال ۲ سوال ۳ سوال ۴ سوال ۵ جمع پاسخ بلی خیر بلی خیر بلی خیر بلی خیر بلی خیر سرگروه های آموزشی ۲۲ ۱ ۲۲ ۱ ۲۲ ۱ ۲۱ - ۲۳ - ۲۳ همکاران علوم اجتماعی ۲۱ ۱ ۲۲ - ۲۲ - ۲۱ ۱ ۲۲ - ۲۲ سایر همکاران ۲۲ - ۲۲ - ۲۲ - ۲۲ ۲ ۲۲ - ۲۲ جمع ۶۵ ۲ ۶۶ ۱ ۶۶ ۱ ۶۴ ۳ ۶۷ - ۶۷
همچنانکه ملاحظه می شود تقریبا اکثرقریب به اتفاق همکاران سوال شونده با تک تک برداشت ها و مفروضات ما موافق بوده اند و حداکثر مخالفت ها دربرخی موضوعات 5/4% بوده است.
پیشنهادات:
1- به نظر ما نتایج وادعاها آن میزان روشن وبارز است که نیازی به تدقیق بیشتری ندارد ؛ درعین حال درحالت تشکیک به نتایج اقدام پژوهی و سخت بودن پذیرش نتایج ، می توان یک پژوهش مستقل درمورد آن به عمل آورد .
2- ازعزیزانی که ازمهرورزی سخن می گویند وعدالت مداری شعار آنهاست ، انتظارداریم که نسبت به وضعیت نابه هنجارو ناعادلانه ای که نسبت به این دونوع آموزشگاهها وجود دارد بی تفاوت نباشند .
3- درصورت تداوم اوضاع موجود ، معتقدم که باید برای تدریس درمدارس عادی وخصوصا حاشیه " که وضعیت مشروح درآن شدید تر است " حق الزحمه اضافی درنظر گرفته شود .
لازم به ذکراست که متاسفانه فعلا معکوس عمل می شود .
به داد تربیت برسید وفکری بکنید ، روزبه روز وضع بدترمی شود.
والسلام
ضمیمه: پرسشنامه
بسمه تعالی
همکار محترم: امیدواریم با اعلام نظر واقعی و منصفانه ما را در انتقال واقعیت ها به مسئولان یاری دهید .
سمت :
مدیر□ سرگروه آموزشی□ همکار آموزشی□ همکارعلوم اجتماعی □
جداسازی دانش آموزان ساعی ، درس خوان و باهوش از سایر دانش آموزان تحت عنوان تیزهوشان ، نمونه ، شاهد و ...
1- درس دادن در مدارس عادی را مشکل کرده است بلی□ خیر□
2- روحیه رقابت را در مدارس عادی از بین برده است بلی□ خیر□
3- روحیه درس دادن را در دبیر ، ضعیف کرده است بلی□ خیر□
4- دانش آموزان را فاقدالگوی مناسب ازمیان همسالان کرده است. بلی□خیر□
5- در مجموع ضررهای آن بیش از فواید آن است بلی□ خیر□
از همکاری صمیمانه شما متشکریم
با سپاس از بلاگ: