معرفی کوتاه ديانت بهائي

دانش آموزان عزیز این معرفی بی نظیر و کوتاه امر مبارک را به دقت تمام مطالعه کنید هر چند که ممکن است برای شما قدری دشوار باشد اما کوشش کنید مفاهیم آن را بخاطر بسپارید و در ضیافت خود بصورت نطق بیان کنید. و نیز برای علاقمندان و مشتاقان بازگو کنید.
خلاصه ای ازمنشاء تعالیم وموءسسات دیانت بهائی که توسط شوقی افندی ولی امر بهائی برای کمیته مخصوص سازمان ملل در فلسطین ، تهیه شده است و آمارهای آن مربوط به زمان نگارش است.

حضرت ولی عزیز امرالله - شوقی ربانی
حضرت شوقی ربانی - ولی امر الله

پیشگفتار


دیانت بهائی درحفظ وحدت وانسجام درقرن اول حضورآن درمیان ادیان عالم بی نظیر است .
بین حضرت باب مبشر آن وحضرت بهاءالله موءسس آن ازهمان ابتدا شناخت وپذیرش وجود داشت .
درکتاب عهد(وصیّت نامه ) حضرت بهاءالله ، حضرت عبدالبهاء فرزند ارشد خویش را مفسّر ومبیّن تعالیم ومثل اعلای روح دیانت حویش قرار داد .
باهدایت حضرت عبدالبهاء دیانت بهائی در غرب استقرار یافت ومعنا ومقصد آن طی الواح وخطابات بیشماری برای متحّریان اروپا وآمریکا بیان شد.
حضرت عبدالبهاء بین سالهای 1911 الی 1914 به اروپا و آمریکا سفر کردند ودرکلیساها وکنیسه ها به بیان تعالیم پرداختند ونفوس بسیاری به امر مبارک اقبال نمودند.وجوامع بهائی محلّی وملّی آینده را ، بنیان نهادند.
حضرت عبدالبهاءدرالواح وصایا ( وصیّت نامه خویش ) فرزند دختر خود ، حضرت شوقی افندی رابه ولایت امر منصوب نمودند که مبیّن تعالیم ومفسّرآثاری باشند که نظم اداری رادرسراسر عالم استقرار می بخشد. حاکم فلسطین از سوی دولت بریتانیا تحت قیادت سازمان ملل متفق این سند را پذیرفت .
مقام ولی امرالله بر اساس همین حکم پذیرفته واعلان شده بود که پس از صعود حضرت عبدالبهاء ، درسال 1921هنگامی که تعدادی ازمنسوبین آن حضرت از قبولِ آن سر باز زدند و کوشیدند که اموال واماکن متبرکه، که اکنون متعلّق به این دیانت جهانی بارشد روز افزون است را ، بتصّرف درآورند ، آنان را از تعدّی باز داشت .
درعین حال حضرت ولی امرالله با حکمت،قوّت واخلاص خویش نسبت به دیانت خضرت بهاءالله مقام ولایت را استقرار بخشیدند .
توقیعات مبارکه در توضیح وآگاهی ، تبیین آثارمبارکه وتوصیفات ایشان از ماهیت وعمل موءسساتِ منظم ؛ بهائیان شرق و غرب را قادرساخت نیروهای خودرا بسیج نمایند، به کوشش هایشان جهت دهند ودر بسیاری از کشورها به تاسیس جوامع ، موفّق شوند.
بدون حضرت ولی امرالله بی شک جامعه بهائی پس از صعود حضرت عبدالبهاء درجهات مختلف مطابق زمینه های مذهبی خوددر شرق وغرب رشد می یافتند . امّا خدمت بیهمتای حضرت شوقی افندی به دیانت بهائی ایجادِ جامعه جهانِی بهائی متّحد ومنظّم بود.
هنگام صعود حضرت ولی امرالله درنوامبر1957 تعداد محافل ملّی به بیست وهفت رسیده بود وبهائیان دردویست کشورودرتمام قارّات عالم حضورداشتند.
آثار حضرت شوقی افندی که درزبان انگلیسی منتشرشده عبارتند از :
1- نظم اداری بهائی ( 1932 – 1922 )
2- نظم اداری حضرت بهاءالله ( 1936 – 1929 )
3- توقیعات مبارکه خطاب به احبّای آمریکا (1946 – 1932 )
4- ظهورعدل الهی ( 1938 )
5- قدظهر یوم المیعاد ( 1941 )
6- توقیعات مبارکه خطاب به احبّای عالم ( 1957 – 1950 )
به علاوه ترجمه های حضرت شوقی افندی از ادعیه والواح نازله از قلم اعلای حضرت بهاءالله سبب دسترسی مستقیم غرب به مهمترین آثار امرمبارک شده است . سرانجام کتاب قرن بدیع ازکلک اطهر حضرت شوقی افندی تاریخ معتبر دیانت بهائی در یکصد سال اول ظهور آن است .
هوراس هولی

دیانت حضرت بهاءالله

از شوقی افندی

دیانت حضرت بهاءالله اواسط قرن نوزدهم در ایران متولّد شد. ودر نتیجه تبعیدهای متوالی موءسس آن ، درنهایت به مدینه محصنه عکّا درامپراطوری عثمانی منتهی گردید . صعود ودفن ایشان درحوالی آن ، مرکز دائمی روحانی امرمبارک را در ارض اقدس قرار داد . و اکنون شهر حیفا درحال تبدیل شدن به مرکز اداری جهانی آن است .
دیانت بهائی بنا به ارادهء مطلقهء موءسس آن وخصوصیّت رشد کلّی این جامعه درکلیّه قارّات عالم ، دیانتی جهانی است .که مقدّر است درطول زمان به جامعه مشترک المنافع جهانی تبدیل شود .که ظهور آن بشارت دهندۀ عصر طلائی بشریّت است .
عصری که درآن وحدت نژاد بشر بی چون وچرا استقرار می یابد و بلوغ آن فرا می رسد که آتیه درخشان آن ، از طریق تولّد وشکوفائی یک تمدّن جهان شمول آشکار میگردد .

بیان مجدد حقایق جاودانی

اگرچه سرچشمه دیانت بهائی از شیعه اسلام بر آمده ، و درمراحل اولیّه از طرف پیروان ادیان اسلام ومسیحی ، فرقه ای مهجور ، مذهبی آسیائی ، یا شعبه ای از اسلام تلقّی گردیده ، اکنون بیش از پیش نه تنها به صورت مذهبی فراتراز مذاهب متعارض که طی نسل های متعدّد بشریّت را تقسیم کرده ومصیبات بسیار ببار آورده اند ، ظهور کرده است ، بلکه به عنوان بیان مجدّد حقایق جاودانه ای است که زیربنای کلیّه ادیان الهی قرار میکیرد .
نیروی وحدت بخشی که درتمام پیروان این ادیان روحانیت جدیدی ایجاد میکند ، امیدتازه ای می بخشد ، ومحبّت کل بشر رادرآن می پرورد ،چشم انداز تازه ای ازوحدت اساسی اصول ادیان مطرح می نماید و سرنوشتی درخشان برای نوع بشر رقم می زند .
به اعتقادراسخ پیروان دیانت حضرت بهاءالله اصول اساسی صادره از قلم معجز شیم ایشان این است که حقیقت دین ، نسبی است نه مطلق ، ظهور الهی مداوم و پیوسته درتقدّم است ، کلیّه ادیان الهی منشاء واحد دارند ، اصول اساسی شان درنهایت یکی است و مقصد ومرام شان یکی.
تعالیم شان جنبه های گوناگون یک حقیقت واحد است . وظایفشان مکمّل یکدیگر است و فقط درجنبه های فرعی متفاوتند ، وماموریت شان نماینده عقلانی درتعامل روحانی جامعه بشری است .
پیش بینی های ادیان گذشته را تحقق می بخشد
مقصد حضرت بهاءالله پیامبر قرن جدید و عظیمی که بشریّت درآن وارد شده، وجود مقدّسی که نبوات عهد قدیم و جدید و قرآن را راجع به ظهور موعود در آخرالزّمان و رمز داودی تحقّق می بخشد، ردّ ّکننده ظهورات گذشته نبوده بلکه تحقق نبوات آنهااست ،
ضامن اتّحادادیان است ، نه ناظر بر جنبه اختلافات مذهبیی که جامعه کنونی را آشفته می سازد .
مقصدآن حضرت کم اهمیّت جلوه دادن مقام پیامبران گذشته وحقیر شمردن تعالیم آنان نیست . بلکه بیان مجدد حقایق اساسیی است که در روح این تعالیم نهفته است ، بنحوی که منطبق بر نیازها ومطابق ظرفیّت وکاربرد در مسائل ، مشکلات وغوامض عصری است که درآن زندگی میکنیم .
مأموریّت ایشان اعلان این امر است که دوران شیرخواری وکودکی نوع بشر بسر آمده و تشنّجات دوره نوجوانی و رنج وعذاب آن به آهستگی ، آن را برای رسیدن به دوره بلوغ فکری آماده می سازد . ونزدیک شدن به دورانی را بشارت می دهد که شمشیرها به خیش تبدیل شده و ملکوت آسمان در زمین مطابق وعده حضرت مسیح استقرارمی یابد وصلح جاودانی در کره زمین مستقر می گردد .
حضرت بهاءالله ادّعای آخرین نفر بودن را هم ندارند ، بلکه با حقیقت کامل تری که از جانب قادر متعال و از طریق ایشان به بشریّت داده شده درمراحل بعدی ،تعامل مدام و نامحدود بشررا بیش ازپیش آشکارخواهند نمود.

وحدت نوع بشر

دیانت بهائی معتقد به وحدت خداوند ، وحدت پیامبران و وحدت کل بشر است و تمامیّت وحدت نژاد بشر را اعلان می کند ، و پیشرفت تدریجی آن را ابراز می نماید ، وبراین اعتقاد است که هیچ چیز جز روح نبّاض الهی ، که از فم مشیّت خداوند و لسان مظهرامرالله صادر شده، توان تحقق بخشیدن آن را برای امروز ندارد . به علاوه تحرّی حقیقت را وظیفه اساسی همه پیروان خود قرار می دهد ، کل تعصّبات وخرافات را محکوم می کند ، ارتقاء الفت ومحبّت را مقصد دین قرارمی دهد ، تطابق علم ودین رااعلان می دارد و دین راعامل اساسی صلح وپیشرفت جامعه انسانی می شناسد. برای مردان و زنان حقوق فرصت و امتیاز برابر می خواهد ، بر تعلیم و تربیت اجباری تاکید می ورزد ، فقر وثروت مفرط را ازمیان می برد موءسسه رسمی روحانیان را از بین می برد ، برده داری ، ریاضت ، تکدّی ورهبانیت را ممنوع می کند ، تک همسری را واجب میداند ، طلاق را مذموم می شمرد ، بر ضرورت اطاعت از حکومت متبوع تأکید می ورزد ، کار با روح خدمت را عبادت می داند ، انتخاب یک زبان مشترک بین المللی را توصیه کرده و طرح کلّی موءسساتی را مطرح می کندکه باید صلح عمومی را برای همیشه مستقر سازد .

مبشّر دیانت بهائی

دیانت بهائی دارای سه شخصیّت اصلی است که اوّلین آنها جوانی از شیراز بنام میرزا علی محمد ، معروف به باب بود که درماه می 1844 در سنّ 25 سالگی مدّعی بشارت بر ظهورموعود می شود ، که طبق آثار مقدّسه ظهورات الهی گذشته باید راه را برای ظهوری عظیم تری بعد ازخود آماده سازد .که مطابق همان بشارات ، دوران صلح و سلام را آغاز میکند .عصری که منتهای آمال کلیّه دوران های گذشته است و دورۀ جدیدی را درتاریخ بشریّت آغاز می کند .
زجر وتعقیب سریع و شدید ازطرف نیروهای سازمان یافته مذهبی و دولتی دروطن مألوف ، به توقیف وتبعید ایشان به کوه های آذربایجان ، مسجونیت درقلعه های ماه کو وچهریق ودرنهایت شهادت ایشان در ژوئیه 1850 توسط جوخه آتش در میدان سربازخانه تبریز می انجامد .
حدّاقل بیست هزار تن ازپیروان آن حضرت باچنان سبعیّتی شهید شدند که همدردی وتحسین بی اختیار تعدادی ازنویسندگان ، سیاستمداران ، سیّاحان ودانشمندان واشخاصی را برانگیخت ، که برخی از آنان خود شاهد این هجوم وحشیانه بودند ودرکتاب ها ویادداشت های روزانه خویش آنهاراثبت نمودند .

حضرت بهاءالله

میرزاحسینعلی معروف به بهاءالله ، اهل مازندران ، که حضرت باب ظهور ایشان را پیش بینی نموده بودند ، تحت فشار همان نیروهای جهل و تعصّب قرار داشتند .درطهران زندانی شدند ودرسال 1852 ازموطن اصلی شان به بغداد ، بعد استانبول و ادرنه و سرانجام به مدینه محصنه عکّا تبعید گردیدند .که دراین شهر اخیر، 24 سال زندگی کردند ودر حومه آن در 1892 صعودنمودند .
دردوران تبعید، بخصوص در ادرنه و عکّا قوانین واحکام دور بهائی را تدوین نمودند ودر بیش از یک صد مجلّد اصول دیانت خویش را تبیین فرمودند و پیام خویش را به سلاطن و حکّام شرق و غرب ، مسیحی و مسلمان ، پاپ ، خلیفه اسلام ، رؤسای جمهور قارّۀ آمریکا ، مقامات کلیسای مسیحی ، رهبران مسلمان شیعه و سنّی وموبدان بزرگ زرتشتی اعلام فرمودند .
ازمخاطبین ندای خود خواستند به آن پاسخ مثبت دهند ، دربرابر ردّ آن انذار نمودند ، ودرمواردی ظلم و جور آنان را محکوم کردند .

حضرت عبدالبهاء

پسربزرگ ایشان ، عبّاس افندی ، مشهور به عبدالبهاء به عنوان جانشین قانونی و مبیّن تعالیم آن حضرت تعیین شدند. که ازهمان دوران کودکی ، پیوسته درکنار اَب بزرگوارخود، درتبعید ومصیبات شان شریک و سهیم بودند و تا سال 1908 درزندان باقی ماندند ، سالی که درنتیجه انقلاب جوانان ترک اززندان آزاد شدند ، درحیفا سکونت یافتند وخیلی زود سفر خود را به مصر ، اروپا وآمریکای شمالی آغاز نمودند ودراین مدّت تعالیم پدرمهربان خویش را درحضور مخاطبین بسیار بیان فرمودند .

نظم اداری

باصعودحضرت عبدالبهاء عصررسولی دیانت بهائی به پایان رسید وعصرتکوین آن آغاز شد تا شاهد ظهورتدریجی نظم اداریی باشد که استقرار آن توسط حضرت باب اعظم پیش بینی و قوانین آن توسط حضرت بهاءالله نازل شده بود و طرح آن توسط حضرت عبدالبهاء درالواح وصایا مطرح گردیده بود وپایه های آن اکنون توسط شورای ملّی ومحلّی که ازطرف اعضای جامعه بهائی انتخاب می شوند، نهاده شده است به طوری که راه را برای تشکیل شورای جهانی که درنهایت بیت العدل اعظم نامیده می شود ، هموار کرده و به همراه من به عنوان رئیس منصوب آن ومبیّن منصوص تعالیم بهائی امور جامعه بهائی را هماهنگ و هدایت می کند ، ومحلّ دائمی آن درارض اقدس ،نزدیک مرکز روحانی جهانی ، مرقد مطهّر بنیانگذارآن استقرار خواهد یافت .
نظم دیانت حضرت بهاءالله که مقدّراست تبدیل به جامعه مشترک المنافع جهانی بهائی شود و از ظلم وجور دشمنانی قوی پنجه ای چون شاهان قاجار ، خلفای اسلام ، علمای مذهبی مصر ، ورژیم نازی درآلمان رسته است ، تا کنون درتمام قارّات عالم انتشار یافته . از ایرلند تا اقصی نقاط شیلی امتداد دارد و درهشتاد و دو کشورعالم استقرار یافته . سی و یک نژاددرآن عضویت دارند و گروهی از مسیحیان ، ازمذاهب گوناگون مسلمانان سنّی وشیعه قوم یهود ، هندو ، سیک ها ، زرتشتیان ، وبودائی ها از حامیان آن محسوبند .
آثارمقدّسه بهائی به 48 زبان منتشر شده ؛ پنج محفل ملّی و 77 محفل محلّی را درسرزمین هایی ازآمریکای جنوبی ، هند ، واقصی نقاط عالم به ثبت رسانده ، موءسساتی که نمایندگان جامعه درآن به عنوان امناءآن می توانند از حق مالکیّت استفاده نمایند .
موقوفات آن که درسطح بین المللی ، ملّی ومحلّی ، درهمه قارّات عالم قرار دارد به چندین ملیون پوند تخمین زده می شود ، و در چندین کشور توسط مقامات کشوری به رسمیّت شناخته شده و معافیت از مالیات را برای آن موقوفات درپی داشته است . ازدواج بهائی را پذیرفته و دو معبد یکی در ترکمنستان روسیه ودیگری در ساحل دریاچه میشیگان دراطراف شیکاگو قرار دارد.
این نظم اداری برخلاف نظام های بوجود آمده پس از مرگ بنیانگذاران ادیان گوناگون ؛ دراصل الهی است و متّکی بر قوانین ، احکام ، اوامر وموءسساتی است که بنیانگذار دیانت جدید ،خود معیّن فرموده وطبق تفسیر مبیّن منصوص و نصوص مبارکه عمل می نماید .
با این که ازهمان ابتدا به شدّت مورد حمله بوده به دلیل خصوصیت بی نظیر خود در تاریخ ادیان عالم ، درابقای وحدت مجموعه گوناگون و گسترده حامیانش موفق بوده و آنان را قادر ساخه امور خطیره ای را با وحدت و نظم در هر دو نیمکره آغاز نمایند و حدود و دائره عمل آن را گسترش داده وموءسسات اداری آن را مستحکم سازند .
دیانتی که این نظم به آن خدمت می نماید ، از آن حمایت کرده ودر پیشرفت آن سهیم است ، اساساً ماوراء طبیعی ، فراتراز منافع ملّی ، کاملاً غیر سیاسی و غیر حزبی بو ده و کاملاً مخالف هرگونه خطّ مشی یا مکتب فکری است که نژاد ، طبقه یا ملّت معیّنی را فراتراز دیگران قرار دهد .
این نظم ازهرگونه نظام سلسله مراتب مذهبی آزاد بوده ، روحانی رسمی یا آداب خاصی ندارد وصرفاً با مشارکت
داوطلبانه پیروان خاص خود حمایت می شود . پیروان دیانت بهائی به دولت متبوعۀ خویش وفادارند ، کشورخود را دوست داشته وپیوسته مشتاق پیشرفت آن هستند ، امّادرعین حال کلّ بشر را یکی می دانند ، به منافع آن عمیقاً وابسته اند وهرگونه منافعی را اعمّ از علائق فردی ، منطقه ای وملّی را تابع منافع وسیع تر کل بشر می شمارند وخوب می دانند درجهانی که ملل و اقوام به هم پیوسته اند منافع جزء با توجّه به منافع کل بهتربرآورده می شود واگر منافع کل مورد غفلت قرار گیرد ، منافع جزء هم حاصل نمی شود .
همچنین باید به این حقیقت توجه داشت که دیانت بهائی شخصیّت مستقل دینی خودرا اعلام واثبات نموده و دربرخی ازکشورهای اسلامی از قیود اسلام سنّتی آزاد شده ودریکی ازآنها استقلال مذهبی آن ،اعلام گردیده و ایمان عضوی ازاعضای خاندان سلطنتی را کسب نموده است .

ستایش دیانت بهائی توسط رهبران عالم

ماری ملکه رومانیا می گوید :" این دیانت چون پناهگاهی برای تمام کسانی است که درجستجوی امیدند ، همه پیامبران گذشته را می پذیرد ، هیچ مذهبی را نفی نمی کند وهمه درها را باز می گذارد .
تعالیم بهائی سبب آرامش روح وامیدواری دل ها است .هرکس درپی اطمینان است .کلام پدر آسمانی چون چشمه ای است دربیابان. پس از سرگردانی طولانی پیام حضرت بهاءالله وفرزندش حضرت عبدالبهاء بسیار عظیم است . این پیام متضمّن هیچ خشونتی نیست ، چون می دانند که حبّه حقیقت جاودانی است که درکنه وجود آن است ، باید ریشه بدواند وانتشار یابد ....... این پیام حضرت مسیح است که نو شده ، تقریباً با همان کلام امّا منطبق بر تغییراتی که از سال اوّل ظهور تا کنون صورت گرفته .... اگر نام بهاءالله و عبدالبهاء به گوش شما رسید ازمطالعه آثارشان پرهیز نکنید ، کتاب هایشان را جستجو کنید ، وبگذارید کلام باشکوه ، صلح آمیزو پر محبّت ایشان درقلبتان رسوخ کند همچنان که درقلب من نافذ بوده است ."
لئو تولستوی می نویسد : " تعالیم بابیان آینده ای بس درخشان دارد . من با تمام وجود با بابیان احساس همدلی دارم چون خواستار برادری ، برابری و فداساختن حیات مادّی برای خدمت به خداوند است .... تعالیم بابی که ازاسلام نشأت می گیرد ازطریق تعالیم بهاءالله بتدریج گسترش یافته واکنون بالاترین وپاک ترین شکل تعالیم دینی را به ماعرضه می کند ."
پرزیدنت مازاریک می گوید : " این اصول را به سیاستمداران ، دانشگاه ها ودانشکده ها وسایر مدارس عرضه کنید ، و دربارۀ آنها بنویسید .این مردم هستند که صلح جهانی را برقرار می کنند . "
پرزیدنت ادوارد بِنِس می گوید : " تعالیم بهائی ازوسائل عمده پیروزی نهائی روح وبشریّت است .... امر بهائی یکی از نیروهای عظیم اخلاقی واجتماعی در سراسر جهان است . بیش از همیشه معتقدم که با بحران های اخلاقی وسیاسی روزافزون درجهان باید هماهنگی بین المللی بیشتری داشته باشیم . وجود نهضتی مانند امر بهائی که راه را برای سازمان بین المللی صلح فراهم می کند ، ضرورت دارد ."
عالیجناب تی . کی . چی نی درکتاب مسالمت ادیان و نژادها می گوید :" ماباید به بهاءالله رجوع کنیم.این شخصیّت قاضی نهائی است . بهاالله انسانی ازبالاترین طبقات بود – یعنی از پیامبران . "
ویسکونت ساموئل از کرمل می گوید :" در واقع انتخاب اساسی بین مذاهب میسّر است .این مقصد اصلی دیانت بهائی است که مبنا و رشد آن یکی از نهضت های فوق العاده ای است که درنسل های اخیر از شرق آمده . "
پروفسور نورمن بِنتویچ می نویسد : فلسطین اکنون سرزمین چهار دین است نه سه دین ، چون که دیانت بهائی ، که مرکز دینی وزیارتی آن عکّا وحیفا است ، تبدیل به دیانتی جهانی می شود . ازاثرات آن برمی آید که این دیانت عاملی است که سبب تفاهم بین المللی درادیان عالم می شود ."
وسرانجام رئیس بالیول ، پروفسور بنجامین جووِت می گوید :" نهضت بابی است که نوید آینده را می دهد ."
پر.فسور لوئیس کمپل ، شاگرد دکتر جووت نظر او را نقل می کند که" نهضت بهائی عظیم ترین نوری است که اززمان عیسی مسیح بر این جهان تابیده است .پیوسته باید مراقب آن باشید و هرگز آن را ازنظر دور ندارید .
این نهضت بزرگتر و نزدیک تر از آن است که این نسل آن را درک کند ، فقط درآینده به اهمیّت آن پی خواهند برد."

 پایان

این خلاصه ای ازمنشاء تعالیم وموءسسات دیانت بهائی بودکه برای کمیته مخصوص سازمان ملل در فلسطین توسط شوقی افندی ولی امر بهائی ومنصوب حضرت عبدالبهاء درالواح وصایا ، تهیه شده است .