نوشته شده توسط : سردبیر
02 خرداد 1387 ساعت 18:14
دین بسیار پیشرفته و جالبی دارید. من آنرا اصلاحیه یا بروز شده دین اسلام میبینم. متأسفانه یك نقطه ضعف بسیار برجسته در آن هست. البته از نظر بنده، كه أنهم عربی بودن آن است. این دین منشأ ایرانی دارد. پس باید فارسی می بود. چرا حضرت بهاءالله أیات را به عربی نازل كردند؟
چرا فارسی نبودند؟ مگر زبان فارسی چی از عربی كم دارد؟ یا مگر خدا تنها عربی میداند؟
صرف نظر از این نقد، من بسیار به احكام دین بهائی علاقمند شدهام. موفق باشید.
رفیق عزیز
از ابراز نظر شما ممنونیم
همانگونه که شما هم احساس فرموده اید اساس ادیان الهی که تخلق به اخلاق رحمانی و فضائل یزدانی است ثابت است و آنچه تغییرمیکند نحوه تطابق این فضائل با زندگی انسانهاست
و آموزش بینشهائی مطابق با درک و نیاز انسانهای هر زمان. بنابراین شباهتهای آشکاری در اصول ادیان الهی وجود دارد که ناشی از منشأ مشترک آنهاست
اما در خصوص آثار عربی حضرت بهاءالله لازم به ذکر است که ایشان آثار فارسی زیادی نیز دارند و حتی الواحی از ایشان نازل گردیده که کاملا به فارسی سره نوشته شده و هیچ لغت با ریشه عربی در آن نیامده
علت نگاشته شدن برخی از آثار به عربی این بوده که اولا زبان علمی رایج در آن زمان زبان عربی بوده کما اینکه آثار بسیاری از دانشمندان ایرانی همچون ابن سینا نیز به عربی نوشته شده اند و ثانیا به سبب ریشۀ اعتقاد اسلامی در این سرزمین، انس و ارتباط مردم با متون نیایشی عربی همچون نماز و دیگر ادعیه بسیار بیش از فارسی بوده بنا براین به جهت سهولت برقراری این ارتباط و انتقال ، آثار به مقتضای حال مخاطبین نازل شده اند و در الواحی که فی المثل زرتشتیان مورد خطاب بوده اند حتی لغات با ریشۀ عربی را نیز بندرت بکار برده اند
در هر صورت زبان وسیله ای برای انتقال مفاهیم است و هر زبانی که برای بیان مفهومی کارامد تر باشد بایستی مورد استفاده قرار گیرد، همچون بسیاری مقالات علمی که امروز توسط اساتید ایرانی به انگلیسی نوشته میشوند ، در عین اینکه بیش از نیمی از کلماتی که ما در فارسی بکار میبریم در اصل عربی هستند و فارسی و عربی آنچنان به هم آمیخته اند که تفکیک آن ممکن نیست
امیدوارم که کمکی به رفع ابهام شما در این مورد نموده باشم
شاد و سربلند باشید
با سپاس از نویسنده
ورقا