حقوق مدنی بهائیان
جمشید فنائیان
در حال حاضر حقوق مدنی بهائیان بحث روز می باشد و شمار روز افزونی از آزادی طلبان و صاحبنظران طلب آنند که حقوق حقه بهائیان و امنیت مالی و جانی آنان،امکانات تحصیلی ،حق استخدام در دوایر دولتی و آزادی عقیده و وجدان تاءمین گردد و علاوه بر مردمان روشن ضمیر بسیاری از احزاب سیاسی، مجامع حقوقی و سازمان های مختلف با وجود گرایش های گوناگون به اتفاق به دفاع از حقوق مدنی و آزادی مذهبی بهائیان بر خاسته اند و این مدافعان حقوق و کرامت انسانی بنحوی علنی سر کوبی جامعه بهائی را محکوم نموده اند و نیز در سطح بین المللی از جمله اتحادیه اروپا، فدراسیون بین المللی حقوق بشر، دولت های ایالات متحده آمریکا، کانادا و استرالیا ، فدراسیون مدرسین کالیفرنیا، انجمن پژوهشگران ایرانی و بسیاری دیگر سلب آزادی بهائیان و جلب هیئت مدیران را محکوم نموده و آزادی آنانرا اکیداء خواستار شدند.
پس از شانزده دهه متوالی سرکوبی ظالمانه جنبش بابی و پیروان آئین نوین بهائی گاه بیشتر و گاه کمتر و کشتار بیرحمانه بی گناهان و ترویج تهمتهای ناروای برخی بی انصافان این نخستین بار است که بنحوی گسترده یک چنین حرکت انسان دوستانه برای دفاع از حقوق حقفه جامعه ای ستمدیده آغاز گشته است و این جلوه ای از بزرگ منشی روحیه ایرانی است که طی قرون متمادی زیر خرواری از تعصبات وارداتی مکتوم و مخدوش گشته بود و این تائیدی بر واقعیت تاریخی است که ایرانیان نخستین قومی بودند که اعلامیه حقوق بشر را بر نوشتند و تحسین شماری از تاریخ نویسان را بر انگیختند.
حال که دفاع از حقوق حقه جامعه ستمدیده بهائیان فعالان اجتماعی را در یک صف قرار داده است شاید بتوان از یکی از اصول آئین بهائی که وحدت در کثرت است بهره گرفت بدین معنی که مردمان و سازمان ها با وجود تفاوت مشرب ها، سلیقه ها، افکار و آراء می توانند متحد باشند . چه تفاوت در دیگاه ها نباید موجب بر خورد ها شود بلکه آراء و افکار مختلف می تواند بر غنای فرهنگی، رشد سیاسی و تعالی فکری بیفزاید. تفاوت و حتی تصادم افکار می تواند نتیجه ای پر بار داشته باشد و حقیقت را آشکار کند .
مردمان و سازمانها چه در سطح ملی یا بین المللی می توانند از برخی از تعالیم بهائی بهره گیرند بدون آنکه الزامی در قبول حقانیت رسالت بهاءالله مطرح باشد و هم اکنون برخی از تعالیم بها یی رابعنوان شاخص پیشرفت تمدن بکار بسته اند. وقتی بهاءالله به پادشاهان و امپرا طوران و سران دنیا پیام جدید را ابلاغ و آنان را دعوت نمودند که برای ساختن دنیای نو قدم جلو گذارند آنان در افکار کهنه و عقاید عتیقه غرق بودند و نتوانستند اهمیت حیاتی و لزومیت فوری تغئیر نظامات دنیا را درک کنند و خیر مردم و خیر خود را تشخیص ندادند و در نتیجه یکی پس از دیگری از اریکه قدرت فرو افتادند و دچار مذلت شدند.
بهاء الله در لوحی خطاب به ویکتوریا ملکه بریتانیا پیشنهاد کردند حال که سران جهان از قبول این پیام سر بازده اند حداقل یک مجمع جهانی از پادشاهان و سران جهان تشکیل شود و در موضوع برقراری صلح جهانی و آرامش عالم انسانی باهم مشاوره نمایند. ناگفته نماند هر چند ملکه بریتانیا لوح بهاءالله را با احترام دریافت کرد ولی اقدامی در این زمینه انجام نداد.
بهائیان معتقدند چون حضرت بهاءالله به سران دنیا فرمود که اگر بهائی نمی شوند حد اقل بین خود صلح سیاسی را برقرارکنند از اینروپیش از قبول همگانی آئین بهائی در سطح جهانی صلح سیاسی در دنیا بر قرار خواهد شد. در تشکیل جامعه ملل و سازمان ملل متحد تعالیم بهاءالله تاءثیری بسزا داشته است زیرا ویدرو ویلسون رئیس جمهور فقید آمریکا، که چهارده ماده معروف برای تشکیل جامعه ملل را ارائه داد با پیام و تعالیم بهاءالله تا حدودی آشنائی داشت و یکی از دخترانش بهائی بود و نیز بنیانگذاران سازمان ملل متحد، رئیس جمهور آمریکا فرانکلین روزولت و نیز نخست وزیر انگلیس سر وینستون چرچیل هردو با تعالیم بهاءالله آشنائی داشتند. دکتر جیاگری که از بهائیان بر جسته ایتالیا بود و همسرش از شاهزادگان سوئد بود با خانواده روزولت روابط خانوادگی داشتند. البته نا گفته نماند که جامعه ملل و سازمان ملل متحد قدمی در راه تشکیل مجمع بین المللی سران دنیاست که بهاء الله تشکیل آن را لازم و حتمی شمر دند و البته این سازمان دارای نواقصی است که هنوز بدان درجه که مورد نظر بهاءالله است نرسیده است .
بیت العدل عمومی که رهبری جامعه جهانی بهائی را بر عهده دارد و هیئتی منتخب از بهائیان سراسر جهان است در پیام اخیر مورخ 19 ماه می 2008 خطاب به جامعه ستم دیده بهائیان ایران که پس از دستگیری هیئت یاران صادر شده است آنان را تشویق می کتد که برای ترقی ایران با همگامی با دیگر ایراندوستان و فعالان اجتماعی کوشش فراوان نمایند. از جمله می نویسند"همگام با دیگر هموطنان روشن ضمیرتان در احیای ایران عزیز و ارتقای آن به مقام محترم ترین ممالک عالم کوشاهستید تا آن سر زمین مقدس مایه مباهات جهانیان و مورد ستایش و غبطه عالمیان گردد" .
ممکن است برخی از این پیام بیت العدل عمومی بهائیان که " ایران عزیز" به "مقام محترم ترین ممالک عالم ارتقا یابد" و " مورد ستایش و غبطه عالمیان گردد" به شگفتی آیند و آن را غیر ممکن دانند زیرا می بینند که ایران در پنجه عقاید عتیقه و خرافات فلج کننده، و واپسگرائی ظالمانه گرفتار است چگونه می تواند چنین پر و بال بگشاید و راه ترقی بپیماید و "محترم ترین ممالک عالم" گردد و موردغبطه مردم اهل زمین شود .
اولاء باید توجه داشت که این بیان بیت العدل عمومی ماخوذ و ملهم از آثار بهائی است که ترقی شگفتی آور ایران را پیش بینی کرده و تحقق آن را حتمی شمرده است . حضرت عبدالبهاء می نویسد" مستقبل ایران در نهایت شکوه و عظمت و بزرگواری است.... جمیع اقالیم عالم توجه و نظر احترام به ایران خواهند نمود و به یقین بدانید چنان ترقی نماید که انظار جمیع اعاظم(بزرگان) و دانایان عالم حیران گردد" و در جای دیگر جلال و شکوهمندی و ترقی و آبادانی ایران را نوید می دهد و قلوب ایراندوستان را غریق درسرور و نشاط و حرکت می نماید . عبدالبهاء می نویسد " دولت وطنی جمال مبارک( بهاءالله) ( ایران) در جمیع بسیط زمین محترم ترین حکومت خواهد گشت . . . .ایران معمور ترین بقاع عالم خواهد شد."
برخی ممکن است بگویند چگونه می توانیم بدین امید دل بندیم که روزی ایران غبطه جهان و باعث تعجب بزرگان و دانایان گردد و بهشت برین شود و آباد ترین قطعه روی زمین گردد. نخست آنکه عبدالبهاء تنها در مورد آینده ایران پیش گویی نکرده است چه برخی از رویدادهارا پیش بینی نمودند اگر کسی بتواند یک مورد از پیش بینی ایشان را بیابد که به حقیقت نپیوسته باشد حق دارد در مورد این بیان جانفزا تردید نماید . برای نمونه عبدالبهاء جنگ جهانی اول را پیش بینی کرد و چون جنگ جهانی اول پایان یافت و همه تصور می کردند که دیگر جنگ ننگ است و ممکن نیست که دیگر دولت ها به جنایت و کشتار دوباره دست زنند فردای برگزاری جشن پایان جنگ جهانی اول عبدالبهاء پیش بینی کرد که جنگ جهانی دیگر بسیار شدید تر بوقوع خواهد پیوست . البته این پیش بینی ها بر اساس بینش شگفتی آور درونی بود نه بر پایه حدس و گمان و خواب بینی . زیرا به صراحت گفت منشوری که پس از پایان جنگ جهانی اول بعنوان منشور عدالت امضاء کرده اند در آن مکر و حیله ای پنهان است که دوباره اروپارا به اسارت خواهد کشید . و نیزدرجریان درگیری استبداد خواهان و مشروطه طلبان عبدالبهاء پیروزی مشروطه طلبان را حتمی دانست و نیزحکومت علما را در ایران پیش بینی کرد و غیره و غیره. این پیش بینی ها برپایه خواب و اصطرلاب نبود بلکه نبض جهان در دست آن دانای عالمیان بود و ازضربان آن آگاه بود . دوم آنکه ایرانیان از نظر استعداد جبلی سر آمد دیگران و ایران از نظر منابع طبیعی یکی اززرخیز ترین نقطه جهان است . در همان زمان اواخرقرن نوزدهم که اروپائیان به نظر تحقیر به ایرانیان نگاه می کردند وآنان را پست می شمردند عبدالبهاء گفت ایرانیان از نظر قوای ذاتی سبقت بر کل طوائف عالم دارند منتهی این استعداد در زیر پوششی از بد آموزیهای دیرینه و خرافات مزمنه و تعصبات فرسوده پنهان شده و چون این جدار فرو ریزد گوهر اصیل استعداد ایرانی درخشش خودرا نشان دهد و چون ایرانیان از زنجیر اسارت دیرینه رهایی یابند راه خودرا بیابند و سیر ترقی شگفت آسارا بپیمایند.
مطلب سوم آنکه ایران زادگاه آئین بهائی است و تعالیم آن پرچمدار ساختن دنیای فرداست. هر چند آئین بهائی جنبه جهانی دارد و کاربرد معنوی و پیشرفت اجنماعی آن در سراسر دنیاست ولی بیشترین تاءثیر را در زادگاه خود خواهد داشت. پس بی دلیل نیست که ایران با بهره مندی از استعداد جبلی و منایع طبیعی و آرمان های سازنده عالم انسانی و اتحاد معنوی و همکاری و همیاری همه ایرانیان ترقی عظیم خواهد نمود.
ممکن است این سئوال پیش آید بهائیان که تا این حد در فکر و آرزومند ترقی و تعالی ایرانیان و پیشرفت ایران هستند چرا این همه مورد ضرب و شتم و زجر و حبس و کشتار بی انصافان و ظالمان قرار گرفتند ؟ لب مطلب همین جاست علتش آنست که بهائیان می خواسته و می خواهند قدم به جلو بردارند و مخالفان می خواسته و می خواهند به عقب بر گردند ترقی خواهی و نو آوری با واپسگرائی و عقب نشینی در مقابل هم قرار گرفتند و رو یا رو شدند.
برای آنکه موردی از رویاروئی را بدست دهیم از جمله به ذکر حجاب اسلامی می پردازیم.
در بیش از صد وپنجاه سال پیش در آن شرایط استبداد حکومتی و سلطه علمای مذهبی، طاهره در هنگام برگزاری کنفرانس بابیان در بدشت حجاب از چهره بر داشت و در جمع بابیان آمد و غوغائی بر انگیخته شد که صور قیامت نام گرفت. طاهره با چهره ای زیبا در جمع مردان مجتمع درآن کنفرانس بایستاد و با صوتی رسا اعلان کرد که دور قدیم پیچیده شد و عصر نوین دمیده گشت ، زنان با مردان برابرند، و با یکدیگر خواهر و برادرند و سر انجام برای آزادی بانوان از اسارت دیرینه جان خودرا فدا کرد و در حین شهادت خطاب به قاتلان گفت " شما می توانید هر وقت بخواهید مرا به قتل برسانید ولی نمی توانیداز آزادی زنان جلو گیری کنید" پس از صد و پنجاه سال که یک بانوی بزرگوار ایرانی پیشرو آزادی زنان در سراسر جهان شناخته شده است هنوز دینداران اسلامی در ایران حقوق زنان را برابر با مردان نمی دانند.
اصل اساسی که محور بسیاری از تعالیم بهائی است تحقق وحدت عالم انسانی است و البته این هدف یک امید عارفانه و صرفاء ابراز سخنان حکیمانه نیست بلکه همراه با آموزه هایی برای ساختار نظام جدید دنیا می باشد که اتحاد معنوی و همگامی سیاسی ممالک دنیا را هموار می سازد و پایدار می نماید . از این رو آ ئین بهائی پرچمدار نظم جدید جهانی است تا اختلافات سیاسی ، ملی ، نژادی، مذهبی و قومی پایان یابد و افراد بشر نسبت به یکدیگر مهر پرور گردند. ممکن است برخی آن را یک نوع مدینه فاضله بشمارند و تحقق آن را مشکل بل غیر ممکن دانند ولی بهائیان می گویند که این سیر تکامل حیات دسته جمعی است که از مرحله اتحاد خانواده و اتحاد قبیله گذشته و به اتحاد شهری رسیده و سرانجام به اتحاد ملی دست یافته است و اینک در آستانه اتحاد جهانی قرار دارد و ظهور حضرت بهاءالله قوه محرکه این تحول شگرف جهانی برای تحقق وحدت عالم انسانی است .
بهائیان می گویند جوامع بشری تکامل می یابد و تغییر و تطور می جوید از اینرو دنیا نیاز به تعالیم جدید و رهنمود های تازه دارد و این تغییر تعالیم و احکام به اراده یزدان است که بشر در چهارچوب شریعتی که با شرایط زمان همخوانی ندارد محدود و محصور نگردد. از اینرو دین نیز بمانند هر نهاد دیگر حالت پویا دارد و ظهورات الهی استمرار داردو تکامل می یابد و ظهور پیامبران تصادفی نیست بلکه مطابق نقشه ملکوتی و نظام عالم هستی و مطابق با نیاز زمان است چون در این مقاله نمی خواهیم برخی مباحث مذهبی را مطرح سازیم این مطلب را به مقاله دیگر واگذار می کنیم که حضرت رسول اکرم خود بهتر از هرکس دیگر آینده نگر بودند و اصل تکامل را تائید کرده اند و ظهور پیامبران و پیدایش آئین های نورا بشارت داده اند و حتی دوره اسلام را مشخص کرده اند . چون طبق نظریه علمی حیات بشر در این سیاره خاکی حدود دوهزار میلیون سال دیگر ادامه دارد از اینرو کسانی که به خدا اعتقاد دارند و فیض عالم بالارا برای ارتقاء ابناء بشر لازم می شمارند نمی توان تصور کرد که در مدت دو هزار میلیون سال دیگر کلامی و پیامی از حق نرسد .
بهائیان استدلال می کنند که بشر نمی تواند از خداوند دادگر جلو تر افتد بدین معنی که احکام الهی نباید از پیشرفت زمانه عقب تر باشد . لذا همواره پیامبران علمداران پیشرفت جامعه و حرکت به سوی جلو هستند و به قول آرنولد تواین بی مورخ بر جسته عصر معاصر پیامبران بنیانگذاران تمدن می باشند . ممکن است عده ای اعتراض کنند و بگویند احکام مذهبی بسیار عقب افتاده تر از اندیشه های خردمندان پیشرفته است در این صورت چگونه می توان ادعا کرد که انبیا علمدار پیشرفت دنیا باشند . البته این اعتراض درست است و آنان نظر به ادیانی دارند که دوره آنها سپری شده است و هر وقت چنین وضعی پیش آید معلوم می شود که بشر در اجابت ندای الهی و ترویج و تنفیذ تعالیم جدید سماوی کوتاهی کرده و در نتیجه دچار مخمصه شده است . هرگاه عده ای از روشنفکران مذهبی در فکر چاره جویی افتند که دیانت سنتی را با پیشرفت زمانه تطبیق دهند تا عقب نمانند خود دلیلی برعدم کفایت دیانت قبلی در مقابله با پیشرفت و نیاز زمان است و این احساس روشنفکران نموداری از لزوم تحول و تکامل است و باز تابی از خواست الهی برای تغییر و تکامل نظام معنوی است هر چند نیت آنان نیکو است ولی این تغییر و تحول را خود خداوند انجام می دهد و نیازی به زحمت اصلاح طلبان نیست . ناگفته نماند که هر چند بهائیان به آئین جدید ایمان دارند ولی به پیامبر اسلام احترام می گذارند. بهائیان نه تنها به حقانیت اسلام اعتراف دارند بلکه همه ادیان مهم جهان یهودیت، مسیحیت، اسلامیت ، مذهب بودا و آئین زرتشت را حق می دانند و احترام می گذارند . اگر کسی در آثار حضرت باب که بیش از یک ملیون آیات نازل کرده و آثار حضرت بهاء الله که بیش از صد کتاب نازل نموده و نیز در نوشته های مولفین بهائی ،طبق نظر دکتر چوبینه، در یکی از سخنرانی هایش، یک کتابخانه عظیمی را تشکیل دهد مطالعه نماید نمی تواند یک جمله پیدا کند که دینی از ادیان جهان را باطل شمرده.
پس از بیش از یکقرن و نیم که بابیان و بهائیان تلخی ظلم و ستم را چشیدند و از محرومیت ها رنج بردند برای نخستین بار است که در سطحی گسترده برخی از روشنفکران، انساندوستان ، فعالان اجتماعی و وابستگان به گروههای سیاسی به دفاع از حقوق حقه بهائیان بر خاسته اند چه بسیاری از آنان خود تلخی استبداد و واپس گرائی مذهبی را چشیدند یا شاهد آن بوده اند.
وقت آنست که همه ایرانیان با وجود تفاوت در عقیده و ایمان و گوناگونی در اندیشه و آرمان با یکدیگر همدست و هم پیمان گردند و جامعه ای گوناگون ولی متحد بسازند تا بتوانند نیرو و توان خودرا بجای بر خورد فرسایشی در جهت نو سازی ایران معطوف دارند و در این راستا بهائیان به سهم خویش نقشی ارزنده خواهند داشت چه یکی از اهداف بهائیان آن است که ایران پیشرفته ترین کشور جهان و آباد ترین نقطه دنیا گردد .
جمشید فنائیان
در حال حاضر حقوق مدنی بهائیان بحث روز می باشد و شمار روز افزونی از آزادی طلبان و صاحبنظران طلب آنند که حقوق حقه بهائیان و امنیت مالی و جانی آنان،امکانات تحصیلی ،حق استخدام در دوایر دولتی و آزادی عقیده و وجدان تاءمین گردد و علاوه بر مردمان روشن ضمیر بسیاری از احزاب سیاسی، مجامع حقوقی و سازمان های مختلف با وجود گرایش های گوناگون به اتفاق به دفاع از حقوق مدنی و آزادی مذهبی بهائیان بر خاسته اند و این مدافعان حقوق و کرامت انسانی بنحوی علنی سر کوبی جامعه بهائی را محکوم نموده اند و نیز در سطح بین المللی از جمله اتحادیه اروپا، فدراسیون بین المللی حقوق بشر، دولت های ایالات متحده آمریکا، کانادا و استرالیا ، فدراسیون مدرسین کالیفرنیا، انجمن پژوهشگران ایرانی و بسیاری دیگر سلب آزادی بهائیان و جلب هیئت مدیران را محکوم نموده و آزادی آنانرا اکیداء خواستار شدند.
پس از شانزده دهه متوالی سرکوبی ظالمانه جنبش بابی و پیروان آئین نوین بهائی گاه بیشتر و گاه کمتر و کشتار بیرحمانه بی گناهان و ترویج تهمتهای ناروای برخی بی انصافان این نخستین بار است که بنحوی گسترده یک چنین حرکت انسان دوستانه برای دفاع از حقوق حقفه جامعه ای ستمدیده آغاز گشته است و این جلوه ای از بزرگ منشی روحیه ایرانی است که طی قرون متمادی زیر خرواری از تعصبات وارداتی مکتوم و مخدوش گشته بود و این تائیدی بر واقعیت تاریخی است که ایرانیان نخستین قومی بودند که اعلامیه حقوق بشر را بر نوشتند و تحسین شماری از تاریخ نویسان را بر انگیختند.
حال که دفاع از حقوق حقه جامعه ستمدیده بهائیان فعالان اجتماعی را در یک صف قرار داده است شاید بتوان از یکی از اصول آئین بهائی که وحدت در کثرت است بهره گرفت بدین معنی که مردمان و سازمان ها با وجود تفاوت مشرب ها، سلیقه ها، افکار و آراء می توانند متحد باشند . چه تفاوت در دیگاه ها نباید موجب بر خورد ها شود بلکه آراء و افکار مختلف می تواند بر غنای فرهنگی، رشد سیاسی و تعالی فکری بیفزاید. تفاوت و حتی تصادم افکار می تواند نتیجه ای پر بار داشته باشد و حقیقت را آشکار کند .
مردمان و سازمانها چه در سطح ملی یا بین المللی می توانند از برخی از تعالیم بهائی بهره گیرند بدون آنکه الزامی در قبول حقانیت رسالت بهاءالله مطرح باشد و هم اکنون برخی از تعالیم بها یی رابعنوان شاخص پیشرفت تمدن بکار بسته اند. وقتی بهاءالله به پادشاهان و امپرا طوران و سران دنیا پیام جدید را ابلاغ و آنان را دعوت نمودند که برای ساختن دنیای نو قدم جلو گذارند آنان در افکار کهنه و عقاید عتیقه غرق بودند و نتوانستند اهمیت حیاتی و لزومیت فوری تغئیر نظامات دنیا را درک کنند و خیر مردم و خیر خود را تشخیص ندادند و در نتیجه یکی پس از دیگری از اریکه قدرت فرو افتادند و دچار مذلت شدند.
بهاء الله در لوحی خطاب به ویکتوریا ملکه بریتانیا پیشنهاد کردند حال که سران جهان از قبول این پیام سر بازده اند حداقل یک مجمع جهانی از پادشاهان و سران جهان تشکیل شود و در موضوع برقراری صلح جهانی و آرامش عالم انسانی باهم مشاوره نمایند. ناگفته نماند هر چند ملکه بریتانیا لوح بهاءالله را با احترام دریافت کرد ولی اقدامی در این زمینه انجام نداد.
بهائیان معتقدند چون حضرت بهاءالله به سران دنیا فرمود که اگر بهائی نمی شوند حد اقل بین خود صلح سیاسی را برقرارکنند از اینروپیش از قبول همگانی آئین بهائی در سطح جهانی صلح سیاسی در دنیا بر قرار خواهد شد. در تشکیل جامعه ملل و سازمان ملل متحد تعالیم بهاءالله تاءثیری بسزا داشته است زیرا ویدرو ویلسون رئیس جمهور فقید آمریکا، که چهارده ماده معروف برای تشکیل جامعه ملل را ارائه داد با پیام و تعالیم بهاءالله تا حدودی آشنائی داشت و یکی از دخترانش بهائی بود و نیز بنیانگذاران سازمان ملل متحد، رئیس جمهور آمریکا فرانکلین روزولت و نیز نخست وزیر انگلیس سر وینستون چرچیل هردو با تعالیم بهاءالله آشنائی داشتند. دکتر جیاگری که از بهائیان بر جسته ایتالیا بود و همسرش از شاهزادگان سوئد بود با خانواده روزولت روابط خانوادگی داشتند. البته نا گفته نماند که جامعه ملل و سازمان ملل متحد قدمی در راه تشکیل مجمع بین المللی سران دنیاست که بهاء الله تشکیل آن را لازم و حتمی شمر دند و البته این سازمان دارای نواقصی است که هنوز بدان درجه که مورد نظر بهاءالله است نرسیده است .
بیت العدل عمومی که رهبری جامعه جهانی بهائی را بر عهده دارد و هیئتی منتخب از بهائیان سراسر جهان است در پیام اخیر مورخ 19 ماه می 2008 خطاب به جامعه ستم دیده بهائیان ایران که پس از دستگیری هیئت یاران صادر شده است آنان را تشویق می کتد که برای ترقی ایران با همگامی با دیگر ایراندوستان و فعالان اجتماعی کوشش فراوان نمایند. از جمله می نویسند"همگام با دیگر هموطنان روشن ضمیرتان در احیای ایران عزیز و ارتقای آن به مقام محترم ترین ممالک عالم کوشاهستید تا آن سر زمین مقدس مایه مباهات جهانیان و مورد ستایش و غبطه عالمیان گردد" .
ممکن است برخی از این پیام بیت العدل عمومی بهائیان که " ایران عزیز" به "مقام محترم ترین ممالک عالم ارتقا یابد" و " مورد ستایش و غبطه عالمیان گردد" به شگفتی آیند و آن را غیر ممکن دانند زیرا می بینند که ایران در پنجه عقاید عتیقه و خرافات فلج کننده، و واپسگرائی ظالمانه گرفتار است چگونه می تواند چنین پر و بال بگشاید و راه ترقی بپیماید و "محترم ترین ممالک عالم" گردد و موردغبطه مردم اهل زمین شود .
اولاء باید توجه داشت که این بیان بیت العدل عمومی ماخوذ و ملهم از آثار بهائی است که ترقی شگفتی آور ایران را پیش بینی کرده و تحقق آن را حتمی شمرده است . حضرت عبدالبهاء می نویسد" مستقبل ایران در نهایت شکوه و عظمت و بزرگواری است.... جمیع اقالیم عالم توجه و نظر احترام به ایران خواهند نمود و به یقین بدانید چنان ترقی نماید که انظار جمیع اعاظم(بزرگان) و دانایان عالم حیران گردد" و در جای دیگر جلال و شکوهمندی و ترقی و آبادانی ایران را نوید می دهد و قلوب ایراندوستان را غریق درسرور و نشاط و حرکت می نماید . عبدالبهاء می نویسد " دولت وطنی جمال مبارک( بهاءالله) ( ایران) در جمیع بسیط زمین محترم ترین حکومت خواهد گشت . . . .ایران معمور ترین بقاع عالم خواهد شد."
برخی ممکن است بگویند چگونه می توانیم بدین امید دل بندیم که روزی ایران غبطه جهان و باعث تعجب بزرگان و دانایان گردد و بهشت برین شود و آباد ترین قطعه روی زمین گردد. نخست آنکه عبدالبهاء تنها در مورد آینده ایران پیش گویی نکرده است چه برخی از رویدادهارا پیش بینی نمودند اگر کسی بتواند یک مورد از پیش بینی ایشان را بیابد که به حقیقت نپیوسته باشد حق دارد در مورد این بیان جانفزا تردید نماید . برای نمونه عبدالبهاء جنگ جهانی اول را پیش بینی کرد و چون جنگ جهانی اول پایان یافت و همه تصور می کردند که دیگر جنگ ننگ است و ممکن نیست که دیگر دولت ها به جنایت و کشتار دوباره دست زنند فردای برگزاری جشن پایان جنگ جهانی اول عبدالبهاء پیش بینی کرد که جنگ جهانی دیگر بسیار شدید تر بوقوع خواهد پیوست . البته این پیش بینی ها بر اساس بینش شگفتی آور درونی بود نه بر پایه حدس و گمان و خواب بینی . زیرا به صراحت گفت منشوری که پس از پایان جنگ جهانی اول بعنوان منشور عدالت امضاء کرده اند در آن مکر و حیله ای پنهان است که دوباره اروپارا به اسارت خواهد کشید . و نیزدرجریان درگیری استبداد خواهان و مشروطه طلبان عبدالبهاء پیروزی مشروطه طلبان را حتمی دانست و نیزحکومت علما را در ایران پیش بینی کرد و غیره و غیره. این پیش بینی ها برپایه خواب و اصطرلاب نبود بلکه نبض جهان در دست آن دانای عالمیان بود و ازضربان آن آگاه بود . دوم آنکه ایرانیان از نظر استعداد جبلی سر آمد دیگران و ایران از نظر منابع طبیعی یکی اززرخیز ترین نقطه جهان است . در همان زمان اواخرقرن نوزدهم که اروپائیان به نظر تحقیر به ایرانیان نگاه می کردند وآنان را پست می شمردند عبدالبهاء گفت ایرانیان از نظر قوای ذاتی سبقت بر کل طوائف عالم دارند منتهی این استعداد در زیر پوششی از بد آموزیهای دیرینه و خرافات مزمنه و تعصبات فرسوده پنهان شده و چون این جدار فرو ریزد گوهر اصیل استعداد ایرانی درخشش خودرا نشان دهد و چون ایرانیان از زنجیر اسارت دیرینه رهایی یابند راه خودرا بیابند و سیر ترقی شگفت آسارا بپیمایند.
مطلب سوم آنکه ایران زادگاه آئین بهائی است و تعالیم آن پرچمدار ساختن دنیای فرداست. هر چند آئین بهائی جنبه جهانی دارد و کاربرد معنوی و پیشرفت اجنماعی آن در سراسر دنیاست ولی بیشترین تاءثیر را در زادگاه خود خواهد داشت. پس بی دلیل نیست که ایران با بهره مندی از استعداد جبلی و منایع طبیعی و آرمان های سازنده عالم انسانی و اتحاد معنوی و همکاری و همیاری همه ایرانیان ترقی عظیم خواهد نمود.
ممکن است این سئوال پیش آید بهائیان که تا این حد در فکر و آرزومند ترقی و تعالی ایرانیان و پیشرفت ایران هستند چرا این همه مورد ضرب و شتم و زجر و حبس و کشتار بی انصافان و ظالمان قرار گرفتند ؟ لب مطلب همین جاست علتش آنست که بهائیان می خواسته و می خواهند قدم به جلو بردارند و مخالفان می خواسته و می خواهند به عقب بر گردند ترقی خواهی و نو آوری با واپسگرائی و عقب نشینی در مقابل هم قرار گرفتند و رو یا رو شدند.
برای آنکه موردی از رویاروئی را بدست دهیم از جمله به ذکر حجاب اسلامی می پردازیم.
در بیش از صد وپنجاه سال پیش در آن شرایط استبداد حکومتی و سلطه علمای مذهبی، طاهره در هنگام برگزاری کنفرانس بابیان در بدشت حجاب از چهره بر داشت و در جمع بابیان آمد و غوغائی بر انگیخته شد که صور قیامت نام گرفت. طاهره با چهره ای زیبا در جمع مردان مجتمع درآن کنفرانس بایستاد و با صوتی رسا اعلان کرد که دور قدیم پیچیده شد و عصر نوین دمیده گشت ، زنان با مردان برابرند، و با یکدیگر خواهر و برادرند و سر انجام برای آزادی بانوان از اسارت دیرینه جان خودرا فدا کرد و در حین شهادت خطاب به قاتلان گفت " شما می توانید هر وقت بخواهید مرا به قتل برسانید ولی نمی توانیداز آزادی زنان جلو گیری کنید" پس از صد و پنجاه سال که یک بانوی بزرگوار ایرانی پیشرو آزادی زنان در سراسر جهان شناخته شده است هنوز دینداران اسلامی در ایران حقوق زنان را برابر با مردان نمی دانند.
اصل اساسی که محور بسیاری از تعالیم بهائی است تحقق وحدت عالم انسانی است و البته این هدف یک امید عارفانه و صرفاء ابراز سخنان حکیمانه نیست بلکه همراه با آموزه هایی برای ساختار نظام جدید دنیا می باشد که اتحاد معنوی و همگامی سیاسی ممالک دنیا را هموار می سازد و پایدار می نماید . از این رو آ ئین بهائی پرچمدار نظم جدید جهانی است تا اختلافات سیاسی ، ملی ، نژادی، مذهبی و قومی پایان یابد و افراد بشر نسبت به یکدیگر مهر پرور گردند. ممکن است برخی آن را یک نوع مدینه فاضله بشمارند و تحقق آن را مشکل بل غیر ممکن دانند ولی بهائیان می گویند که این سیر تکامل حیات دسته جمعی است که از مرحله اتحاد خانواده و اتحاد قبیله گذشته و به اتحاد شهری رسیده و سرانجام به اتحاد ملی دست یافته است و اینک در آستانه اتحاد جهانی قرار دارد و ظهور حضرت بهاءالله قوه محرکه این تحول شگرف جهانی برای تحقق وحدت عالم انسانی است .
بهائیان می گویند جوامع بشری تکامل می یابد و تغییر و تطور می جوید از اینرو دنیا نیاز به تعالیم جدید و رهنمود های تازه دارد و این تغییر تعالیم و احکام به اراده یزدان است که بشر در چهارچوب شریعتی که با شرایط زمان همخوانی ندارد محدود و محصور نگردد. از اینرو دین نیز بمانند هر نهاد دیگر حالت پویا دارد و ظهورات الهی استمرار داردو تکامل می یابد و ظهور پیامبران تصادفی نیست بلکه مطابق نقشه ملکوتی و نظام عالم هستی و مطابق با نیاز زمان است چون در این مقاله نمی خواهیم برخی مباحث مذهبی را مطرح سازیم این مطلب را به مقاله دیگر واگذار می کنیم که حضرت رسول اکرم خود بهتر از هرکس دیگر آینده نگر بودند و اصل تکامل را تائید کرده اند و ظهور پیامبران و پیدایش آئین های نورا بشارت داده اند و حتی دوره اسلام را مشخص کرده اند . چون طبق نظریه علمی حیات بشر در این سیاره خاکی حدود دوهزار میلیون سال دیگر ادامه دارد از اینرو کسانی که به خدا اعتقاد دارند و فیض عالم بالارا برای ارتقاء ابناء بشر لازم می شمارند نمی توان تصور کرد که در مدت دو هزار میلیون سال دیگر کلامی و پیامی از حق نرسد .
بهائیان استدلال می کنند که بشر نمی تواند از خداوند دادگر جلو تر افتد بدین معنی که احکام الهی نباید از پیشرفت زمانه عقب تر باشد . لذا همواره پیامبران علمداران پیشرفت جامعه و حرکت به سوی جلو هستند و به قول آرنولد تواین بی مورخ بر جسته عصر معاصر پیامبران بنیانگذاران تمدن می باشند . ممکن است عده ای اعتراض کنند و بگویند احکام مذهبی بسیار عقب افتاده تر از اندیشه های خردمندان پیشرفته است در این صورت چگونه می توان ادعا کرد که انبیا علمدار پیشرفت دنیا باشند . البته این اعتراض درست است و آنان نظر به ادیانی دارند که دوره آنها سپری شده است و هر وقت چنین وضعی پیش آید معلوم می شود که بشر در اجابت ندای الهی و ترویج و تنفیذ تعالیم جدید سماوی کوتاهی کرده و در نتیجه دچار مخمصه شده است . هرگاه عده ای از روشنفکران مذهبی در فکر چاره جویی افتند که دیانت سنتی را با پیشرفت زمانه تطبیق دهند تا عقب نمانند خود دلیلی برعدم کفایت دیانت قبلی در مقابله با پیشرفت و نیاز زمان است و این احساس روشنفکران نموداری از لزوم تحول و تکامل است و باز تابی از خواست الهی برای تغییر و تکامل نظام معنوی است هر چند نیت آنان نیکو است ولی این تغییر و تحول را خود خداوند انجام می دهد و نیازی به زحمت اصلاح طلبان نیست . ناگفته نماند که هر چند بهائیان به آئین جدید ایمان دارند ولی به پیامبر اسلام احترام می گذارند. بهائیان نه تنها به حقانیت اسلام اعتراف دارند بلکه همه ادیان مهم جهان یهودیت، مسیحیت، اسلامیت ، مذهب بودا و آئین زرتشت را حق می دانند و احترام می گذارند . اگر کسی در آثار حضرت باب که بیش از یک ملیون آیات نازل کرده و آثار حضرت بهاء الله که بیش از صد کتاب نازل نموده و نیز در نوشته های مولفین بهائی ،طبق نظر دکتر چوبینه، در یکی از سخنرانی هایش، یک کتابخانه عظیمی را تشکیل دهد مطالعه نماید نمی تواند یک جمله پیدا کند که دینی از ادیان جهان را باطل شمرده.
پس از بیش از یکقرن و نیم که بابیان و بهائیان تلخی ظلم و ستم را چشیدند و از محرومیت ها رنج بردند برای نخستین بار است که در سطحی گسترده برخی از روشنفکران، انساندوستان ، فعالان اجتماعی و وابستگان به گروههای سیاسی به دفاع از حقوق حقه بهائیان بر خاسته اند چه بسیاری از آنان خود تلخی استبداد و واپس گرائی مذهبی را چشیدند یا شاهد آن بوده اند.
وقت آنست که همه ایرانیان با وجود تفاوت در عقیده و ایمان و گوناگونی در اندیشه و آرمان با یکدیگر همدست و هم پیمان گردند و جامعه ای گوناگون ولی متحد بسازند تا بتوانند نیرو و توان خودرا بجای بر خورد فرسایشی در جهت نو سازی ایران معطوف دارند و در این راستا بهائیان به سهم خویش نقشی ارزنده خواهند داشت چه یکی از اهداف بهائیان آن است که ایران پیشرفته ترین کشور جهان و آباد ترین نقطه دنیا گردد .