واژه بهائی و آموزه های جمهوری اسلامی در مدارس

http://www.sobhe-emrooz.com/category/baha_special

 دانش آموزان عزیز با هم گزارش یکی از دانش آموزان عزیز مدارس ایران را  طی دو نسل گذشته در باره بهائیان می خوانیم، ببینیم آیا آنان با دروغها و اهانتهائی که در کتابهای درسی نوشتند و در سر کلاس به کمک معلم هائی بی انصاف با وجدانی خاموش القا کردند به کجا رسیدند؟ وچه نتیجه ای بدست آوردند؟ به آدرس بالا مراحعه کنید و مطالب مهم و متنوعی را در این باره مطالعه کنید

 

 و به سایر دوستان و همکلاسیهای خود خبر دهید. و صبر و پایداری خود را از تحمل اندوه آن لحظات تاریک تا بیداری شیرین همکلاسیهای آزاده این دوران در جان و روان مرور کنید و ببینید آیا  در نهایت این پایداری و استقامت شما نبود که پیروز این میدان شد؟ حالا از زبان ابراهیم مهتری یکی از همان دانش آموزان عزیز قدیمی بشنویم

واژه «بهائی» ذهن نسل مرا بلافاصله متوجه آموزه‌های جمهوری اسلامی در مدارس می‌کند، وقتی که آموزگار معارف اسلامی به ما می‌آموخت: «خون یک بهایی ر ا نه تنها می‌توان براحتی ریخت، بلکه ثواب هم دارد.» خود بیاد 

دارم که در سیزده سالگی به سخنان معلمی از این تبار گوش می‌دادم که بجدِ تمام توصیه می‌کرد: «هر جا یک بهایی را شناسایی کردید، او را بکشید؛ اما فرار کنید چون ممکن است که در شناسنامه مسلمان باشد!» در کتاب‌های دیگر درسی بویژه تاریخ، بهائیت چنین تعریف می‌شد: «یک فرقه گمراه دست ساز انگلستان که بنیانگذارش توسط یکی از نوادر چهره‌های خوشنام تاریخ معاصر ایران یعنی میرزا تقی خان امیرکبیر، تیرباران شد.» مجموعه این القائات به شکل گیری باوری می‌انجامید که بهائیان را افرادی منحرف، غیر اخلاقی، سودجو و مرموز ارزبابی می‌کند که هیچ گونه حد و مرزی برای روابط اجتماعی - اخلاقی خویش قائل نیستند. شاید بسیاری مانند من هنگام برخورد بایک «بهائی» از اندیشه خود پرده گرفته و در باره آن پرسیده‌اند. پرسش هائی که من بایک دختر جوان بهائی مطرح کردم و پاسخ‌های حیرت او را شنیدم. از زبان این دختر بهائی که به همین جرم از دانشگاه اخراج شده بود، شنیدم که دنیای ذهنی یک بهائی ایرانی بر سه پایه استوار است: - عشق به ایران - اعتقاد به مذهبی که دومین دینی است که زادگاهش ایران است - پایبندی‌های محکم اخلاقی مجموعه دیدارهای دوستانه‌ام با نسرین ستوده که وکالت تعدادی از بهائیان را برداشت، بر دانسته‌هایم افزود و مرا با ظلم هائی که بر صاحبان ابن اعتقاد رفته و می‌رود آشنا کرد. قدم بعدی تحقیق و مطالعه بیشتر برای یافتن واقعیت بود و مجموعه حاضر ادامه همین تلاش نسل من است: طرح بحث از جانب صاجبنظران گوناگون تا بر یکی از تاریکخانه‌های تاریخ معاصر پرتو بیشتری افکنده شود و بهائی و بهائیت را از ظلمات ساخته و برساخته دیانت - سیاست به آفتاب واقعیت بیاورد.

ورقا به این دوست عزیز و اقران و امثال تبریک و شادباش میگوید