یاران بیگناه ایران

بیش از یك ماه است كه 6 نفر از اعضای جامعه بهایی ایران كه مسئول رتق و فتق امور این جامعه و ارتباط با اولیای امور و حكومت بوده ،دستگیر شده اند. در طی این مدت هیچ ملاقاتی نداشته(بجز یك تماس كوتاه تلفنی) و از محل نگاهداری ایشان هیچ اطلاعی دردست نیست و از حق داشتن وكیل كه از حقوق مسلمه هر انسان در این كره خاكی است نیز محرومند . براستی اگر خواننده این مطلب ، خود دارای چنین شرایطی بود كه یكی از عزیزانش زندانی و بی هیچ خبری باشد چه حالی به وی دست می داد . آیا انسان منصف و حق جو می تواند بپذیرد با انسان دیگری هر چند مخالف با عقیده اش چنین رفتاری شود ؟
اما مطلب حائز اهمیت این است كه این اشخاص كه تحت عنوان "یاران ایران" می باشند هیچ جرمی مرتكب نشده اند مگر اعتقادشان به دیانت بهایی و به نظر می آید همین عدم جرم ایشانست كه موجب عدم دسترسیشان به وكیل شده باشد.ابتدا برای آن گروه از خوانندگانی كه با " یاران ایران " آشنا نیستند توضیحی میدهم : دیانت بهایی به صورت شورایی اداره می شود این شوراها در هر روستا ، شهر و كشوری با انتخاباتی سری و آزاد – بدون هر گونه تبلیغات و پروپاگاندی – توسط عموم افراد تشكیل دهنده جامعه بهایی از بین خودشان ، انتخاب و تشكیل می شود این شوراها به نام محفل روحانی محلی در روستاها و شهرها و محفل روحانی ملی در هر كشوری نامیده میشوند. از طرف دیگر ذكراین نكته نیز لازم است كه بهائیان طبق تعالیم دیانتشان موظفند در هر كشوری ساكنند در نهایت صداقت و امانت به آن سرزمین خدمت كنند و هیچگاه نباید علم دشمنی با حكومت حاكم در آن كشوررا بردارند بهائیان تابع دستورات حكومت متبوع خویش می باشند البته تا آنجا كه مجبور نباشند به انكار عقیده خود بپردازند كه در این صورت حاضر به باختن جان و مال خود نیز هستند در سال 1362 هجری شمسی حكومت ایران ، جامعه بهایی را غیر رسمی و تشكیلات آن را غیر قانونی اعلام كرد.جامعه بهایی ایران در آن زمان به خاطر آنكه صداقت خود را به اولیای امور نشان دهد محافل محلی و ملی ( و سایر تشكیلات اداری ) را تعطیل كرد اما آنچه در اینجا باید یادآوری كرد این است كه هر دیانتی دارای یكسری عادات و رسومی خاص می باشد كه پیروان آن دیانت موظفند این آداب را در زندگی روزمره شان مرعی دارند كه مسلما" دیانت بهایی و جامعه پیروانش نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اموری مانند ازدواج ، طلاق ، كفن و دفن اموات ،حفظ و حراست مومنان از رفتارهای غیراخلاقی ، كمك به فقرا و محتاجان جامعه و از این قبیل همه مواردی هستند كه لازم است اشخاصی از همان جامعه ، متصدی امور و اداره آن باشند انجام این امور در جامعه بهایی ایران از سال 1362 كه محافل تعطیل شد به اشخاصی تحت عنوان "یاران ایران" محول شده است. " یاران ایران " از بین همه بهائیان ایران – چه زن و چه مرد – انتخاب شده اند و دارای سنین مختلف و تحصیلات و مشاغل گوناگونی هستند. نكته قابل توجه آن است كه " یاران ایران " علاوه بر آنكه نظارت بر جامعه بهایی ایران را داشتند با اولیای حكومت همواره در تماس بودند و ایشانرا از چگونگی فعالیتهای جامعه بهایی ایران مطلع می كرده اند به نظرم همین رفتار ، دلیلی مبرهن و كافیست كه نمی توان یاران ایران را به هیچ عنوان مخالف دستگاه حاكمه – در نقش اپوزیسیون – دانست به خصوص آنكه بهائیان همواره موظفند تا برای سرافرازی و سعادت كشورشان قیام و دعا كنند. مطلب حائز اهمیت دیگر آنكه شورای بین المللی بهایی كه به نام بیت العدل خوانده می شود پس از دستگیری "یاران ایران" بازهم از جامعه بهایی ایران می خواهند كه صداقت و امانت را فراموش نكنند و با همان نهج قدیم به خدمت به ایران عزیز بپردازند :
"علی رغم وضع بحرانی موجود و با الهام از تعالیم الهی به اعراض و ظلم وعدوان اهمیت ندهید و بالعكس معامله نمائید . فكرتان را در این محصور دارید كه سبب خیر و نفع به اطرافیان خود باشید . به هموطنان خود كه وارثان فرهنگی غنی و انسانی هستند و خود نیز گرفتار ظلم و ستم وتضییقات گوناگون می باشند صمیمانه خدمت نمایید از هرگونه اختلاف و انشقاق بپرهیزید با عموم با صدق و صفا معاشرت كنید و درباره آنچه كه مشغله ذهن آنهاست مذاكره و تبادل نظر نمایید و شعله امید ، ایمان و اطمینان به آینده پرشكوه ایران و به سرنوشت درخشان نوع بشر را كه خود معتقدید مآلا" تحقق خواهد یافت در قلوب شان برافروزید" (3 جون 2008)
متاسفانه در بعضی رسانه ها مطالبی دال بر جاسوسی و ارتباط " یاران ایران" با اسرائیل آمده است كه از اساس غلط است و هدفی ندارد جز آنكه بخواهد اذهان افراد ناآگاه را منحرف كند.موسس و پیامبر دیانت بهایی یعنی حضرت بهاء الله در حدود 150 سال پیش توسط حكومت قاجار به همراهی دولت عثمانی به شهر عكا در كشور فلسطین تبعید می شوند ، عكا در آن زمان از مخوف ترین و كثیف ترین شهرهای عالم محسوب می شد و اصلا" دلیل تبعید حضرت بهاءالله نیز به این شهر همین امر بوده است تا بدین وسیله بتوانند صدای ایشانرا خاموش كنند. حضرت بهاءالله در عكا در تبعید و زندان فوت می كنند و مرقدشان مانند مرقد همه پیامبران كه مورد احترام پیروانشان قرار می گیرد، مرقد حضرت بهاءالله نیز مورد احترام و توجه همه بهائیان عالم می باشند. پس مزاحی است كه بخواهیم یك اتفاقی را كه یك قرن قبل از تشكیل كشور اسرائیل افتاده است را منصوب و مرتبط با آن كشور بدانیم ( چه كه این تبعید ناخواسته و به اجبار بوده است نه به میل و اراده حضرتشان و بیشتر در جهت سركوب بوده نه تعمیم و تبلیغ) و حتی اگر اینكه گفته شود حضرتشان با كشورهایی مانند انگلیس یا روسیه مرتبط بودند بازهم عقل سلیم نمی تواند آنرا بپذیرد زیرا چگونه است كه این كشورها اجازه می دهند جاسوسشان به نقاط دورافتاده تبعید و زندانی شود آخر اینچنین جاسوسی و ارتباط چه فایده ای برای ایشان در برخواهد داشت؟ ( جاسوسی كه در كشوری كه باید جاسوسی كند ساكن نباشد چه جور جاسوسی است) اگر كمی به تاریخ آن دوره نگاه كنیم متوجه می شویم كه ناصرالدین شاه شخصی بسیار جبون و ترسو بوده و همواره حامی منافع كشورهای قدرتمند در ایران بوده است پس چنین شخصی كه به قولی آب نیز بدون اجازه خارجی نمی خورد چطور به خود این جسارت و اجازه را می دهد كه شخصی را كه مرتبط با دول خارجی است را از كشورش تبعید كند؟
این رسانه ها باید توجه داشته باشند كه خوانندگان آگاه برای پذیرش یك مطلب فقط به خواندن آن بسنده نمی كنند و دوران قبول مطالب با چشم بسته گذشته است خواننده آگاه با تفكر و مطالعه ، حقیقت را در می یابد پس نمی توان دروغی را به شكل خبری موجه به گوش افراد خواند.
از منظر دیگر هم كه به این مسئله نگاه كنیم این سوال برایمان پیش می آید كه كدام جاسوس حاضر است جانش را بدهد ولی حاضر به اقرار جاسوسی نشود. از دوران حضرت بهاءالله تا كنون بهائیان بسیاری زندانی یا كشته شده اند ولی هیچكدام از پیروی دیانت بهایی دست برنداشته اند مال و اموال بسیاری از بهاییان در این سالها مصادره شده كلیه بهائیان از كارهای دولتی اخراج شده اند ، به جوانان بهایی اجازه تحصیل در دانشگاه داده نمی شود. آیا همین امر دلیلی بر حقانیت این دیانت نیست كه چنان بر دل و جان پیروانش تاثیر می گذارد كه آنها را حاضر به هر گونه فداكاری و جانفشانی در راهش می كند؟ آیا اگر این افراد جاسوس بودند حاضر به چنین رفتاری می شدند؟ ( آنچه جالب است اینكه اگر بهائی حاضر شود به دیانت اسلام بگرود ناگهان حكم جاسوسی از وی مرتفع می شود و همه جور امكاناتی از جمله كار و تحصیل برایش مهیا می گردد.) از طرفی چگونه است كه فقط در ایران متوجه این ارتباط و جاسوسی بهاییان شده اند و سایر كشورهای دنیا كه بهاییان در آنها ساكنند – از اروپا تا آفریقا، از آسیا و استرالیا تا آمریكا – متوجه این جاسوسی و ارتباط نشده اند . شاید همه كشورهای دنیا بجز ایران ، دوست دارند جاسوسان در كشورشان ساكن باشند وگزارش بدهند به كشوری مجهول المكان !؟
اما همانطور كه قبلا" ذكر شد بهائیان نیزمانند پیروان سایر ادیان دارای اماكن مقدسی هستند و حاضرند برای زیبایی و حفاظت این اماكن ، خدماتی(مالی و...) ارائه دهند درست مانند شیعیان كه برای مراقد ائمه اطهار (ع) در عراق یا كعبه مكرمه در عربستان خرج می دهند بهائیان نیز چنین رفتاری دارند و برای بعضی از اماكن مقدسه شان كه در اسرائیل وجود دارد حاضرند خرج كنند تا این مراكز حفظ و زیبا شود پس همانطور كه نمی توان شیعیان را مرتبط با عراق و عربستان دانست بهائیان را نیز نمی توان با دولت اسرائیل مرتبط ندانست.(اسرائیل حتی به بهائیان ویزای اقامت دائم هم نمی دهد و فقط بهاییان اجازه دارند مدتی محدود برای زیارت یا برای كار در مراكز بهایی در اسرائیل ساكن شوند و پس از آن باید از آن كشور خارج شوند ) جالب است بدانید یكی از اماكن مقدس بهائیان ، منزل حضرت باب در شیراز می باشد كه اگر حكومت ایران اجازه می داد این مكان نیز توسط بهائیان تعمیر و ساخته می شد كه این امر موجب آن بود كه هر ساله بهائیان عالم پول و خدمات مختلفی را برای نگهداری این مكان به ایران ارسال كنند.
مطلب دیگر كه بعضی از رسانه ها ذكر كرده اند حمایت بعضی از دول و سازمانهای مدافع حقوق بشر از" یاران ایران" را دلیلی بر ارتباط ایشان با دول خارج دانسته اند.پرسشی كه اینجا مطرح می شود آیا وقتی خانم بی نظیر بوتو ترور شد و كشورها و سازمانهای حقوق بشر از جمله ایران ، این ترور را محكوم كردند دلیلی بر ارتباط خانم بوتو با این كشورها بوده است؟ بیش از یكسال پیش اسرائیل جنوب لبنان را به شدت بمب باران كرد و مردم بسیاری كشته و آواره شدند سازمانهای مدافع حقوق بشر و كشورهای مختلف این رفتار اسرائیل را محكوم كردند آیا این دلیلی بر جاسوسی یا ارتباط مردم مظلوم جنوب لبنان با آن كشورها بوده است؟ باید توجه داشت دنیا به صورت دهكده جهانی درآمده و نمی توان گروهی را بی دلیل مورد آزارو اذیت قرار داد و جهانیان بی تفاوت از آن بگذرند. در دوران پهلوی افراد بسیاری مورد ظلم و زندان این حكومت قرار می گرفتند كه چون حكومت توجه به تظلم خواهی ایشان نمی كرد اینان مجبور بودند به سازمانهای مدافع حقوق بشر دادخواهی كنند بطور مثال آقای خلخالی ( خاطرات آیت الله خلخالی جلد 1 صفحه 454 ) از آن جمله بوده اند. بهائیان نیز سالهاست زندانی و اعدام می شوند ، فرزندانشان اجازه تحصیل در دانشگاه را ندارند آیا وقتی تظلم خواهی ایشان به حكومت ایران فایده ای در بر ندارد نباید از سازمانهای جهانی مدافع حقوق بشر مساعدت بطلبند كه از ایران بخواهند حداقل به جوانان بهائی اجازه تحصیلات عالیه در دانشگاه را بدهند.
نكته آخر آنكه "یاران ایران" از چه چیزی می خواستند جاسوسی كنند یا خبر بدهند ایشان كه اصلا" دارای منصب یا سمت مهمی نبوده اند كه بخواهند با سوء استفاده از منصبشان خبری به جایی بدهند( شاید از خانه یا محل كارشان خبر می داده اند یا از خیابانهای اطراف ! ) آخر باید كمی انصاف داشت و عاقلانه اندیشید كدام كشور حاضر است با صرف هزینه بسیار ، جاسوسانی را در كشوری داشته باشد كه آن جاسوسان حتی از حق تحصیل یا شغل دولتی نیز در آن كشور محروم باشند و از همه جالبتر آنكه با این همه ظلم و فشار باز هم این افراد بر طبق تعالیم دیانتشان همواره از حكومت ایران اطاعت و تبعیت می كنند و برای بهروزی و سعادت این كشور دعا و خدمت كنند ( یادتان باشد در طی این سه دهه اخیر هیچ فرد بهایی به جرم رفتاری خلاف عفت ، مواد مخدر و یا دزدی گرفتار نشده است از طرف دیگر همه بهائیان ایران حتی در دورترین روستاها طی این مدت با سواد شده اند و برای سواد آموزی سایر هموطنانشان نیز تلاش كرده اند. در پاك كردن و نظافت خیابانها ، كمك به خانه های سالمندان و یتیمان و از این قبیل كارها بهائیان ایران همواره فعال بوده اند پس آیا چنین عملكردی نشانه آن نیست كه جامعه بهایی ایران همواره سعی در ترقی و توسعه كشور ایران دارد؟ آیا این رفتارها نشانه دوستی جامعه بهایی ایران با حكومت نمی باشد؟ مطمئنا" هر صاحب بصر و عقلی بر دوستی جامعه بهایی ایران و مسئولانش با حكومت ایران اذعان می كند)
در خاتمه آنچه می توان نتیجه گرفت آن است كه " یاران ایران " مظلوم ترین و بی گناه ترین افرادی هستند كه طی ماههای اخیر در ایران دستگیر شده اند بدون آنكه هیچ دشمنی یا مخالفتی با نظام داشته باشند و هیچ دلیلی را نمی توان برای دستگیری ایشان به جز اعتقادشان به دیانت بهایی ذكر كرد. و همانطور كه پیش از این ذكر شد بهائیان هیچ نوع دشمنی با نظام حاكم در ایران را ندارند- بطور كلی مخالفت با حكومت در حیطه ادیان نیست و اینگونه رفتارها در قلمرو احزاب سیاسی است نه ادیان - و مطمئنا" هر گاه" یاران ایران" آزاد شوند بازهم به همان سیاق گذشته ، مطیع حكومت بوده و بر مسیر دوستی و صداقت با اولیای امور گام خواهند برداشت. به امید روزی كه روشنایی عشق و محبت جای تیرگی تعصب و دشمنی را در ایران عزیز بگیرد.و همه ایرانیان از هر قوم و آئینی در كنار هم برای پیشرفت و ترقی این كشور كهن و باشكوه قیام كنند.

انتهی

فاران دوستی – 25 جون 2008