حقوق بشر

عشق‌اش را هم محدود کردند

عشق‌اش را هم محدود کردند، تمام آن روزهایی که من آسوده خاطر عاشق شدم

Posted on ۰۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ by شیدا جهان بین

در تمام آن روزها، ماه‌ها و سال‌هایی که من به عنوان یک دخترک مسلمان ایرانی که مذهب‌ام را تنها از مادر و پدرم به ارث برده بودم و از آن چیزی نمی‌دانستم و با تحقیق آن‌را انتخاب نکرده بودم، در آرامش و راحتی در مدرسه‌های شهر تهران درس می‌خواندم و اگر دبیران مدرسه‌ام توهینی به من می‌کردند، پدر و مادرم به راحتی با آن‌ها برخورد می‌کردند و اگر برخورد آن‌ها اشتباه بود، از من و خانواده‌ام معذرت می‌خواستند؛ شاهین در اضطراب این‌که شاید از مدرسه اخراج‌اش کنند درس می‌خواند.

حقوق زن و مرد در جامعه

زنان یک رکن مهم از دو رکن عظیم اند و اول معلم و مربی انسان...
-حضرت عبدالبهاء

اصل نابرابری انسان ها در طول تاریخ همواره مطرح بوده و هر بار ملاكی معین برای اثبات آن معرفی كرده اند؛ رنگ پوست، ملیت ، نژاد ، مذهب ، جنسیت و امثال آن . البته ریشهء همهء این برتری خواهی ها را می توان در خودخواهی یافت؛ آنان كه هر چه در دنیاست برای خود می خواهند، دیگران را همه رقبایی می بینند كه حضورشان به معنی محرومیت از امكاناتی چند برای اینان است. پس هر چه رقیب كمتر، مالكیت بیشتر. اما آنان نخواسته و یا نتوانسته اند همهء رقیبان را بالكل از میدان به در كنند چرا با از میان رفتن یك رقیب ، دیگری ای جایگزین می شود و قد علم می كند. پس چاره در قانون گزاری طبیعت است با میل و ارادهء خویش. قوانینی كه نوع برتر را تعریف كند و سایرین را مستثنی سازد. این قوانین گاه می تواند بی رحمانه تر از قوانین جنگل معصوم به غلط ظالم خوانده شده باشد؛ هر كه سفید تر، برتر؛ هر كه قوی تر؛ بهتر؛ ...

ما شرمگینیم! یک و نیم قرن سرکوب و سکوت کافیست!

 ورقا به اين انسانهاي همراه و فرزانه درود و سپاس مي فرستد

http://news.gooya.com/politics/archives/2009/02/083347.php

http://www.gozareshgar.com/?id=22&tt_content[tid]=10123


http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=2106


http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news1/17445/


http://www.iran-chabar.de/news.jsp?essayId=19278

نامۀ سرگشاده گروهی از دانشگاهیان، نویسندگان، هنرمندان،
روزنامه نگاران و فعالان ایرانی در سراسر جهان،
به جامعه بهایی:

ما شرمگینیم!
یک و نیم قرن سرکوب و سکوت کافیست
!


به نام نیکی و زیبایی، به نام انسان و به نام آزادی

به عنوان انسان ایرانی، از آنچه طی یک و نیم قرن گذشته در ایران، در حق شما بهاییان روا شده است، ما شرمگینیم

ما بر این باوریم که هر ایرانی باید بتواند "بی هیچگونه تمایزی، بویژه از حیث نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، دین، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر،" و همچنین منشاء قومی یا "اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر از تمام حقوق و همه آزادی های ذکر شده" در منشور جهانی حقوق بشر بهره مند شود، اما بهاییان ایران از اولین روزهای ظهور آیین بهائیت، تا به امروزبه خاطر باورهای دینی خود از بسیاری از حقوق انسانی محروم بوده اند.

در دفاع از حقوق فعالین اقوام و اقلیتها

http://www.advarnews.us/article/7969.aspx

در دفاع از حقوق فعالین اقوام و اقلیتها

 به استقبال بیانیه ی اخیر کانون مدافعان حقوق بشر  شنبه، 6 مهر 1387

 رشيد اسماعيلي

 هر تمدنی را باید با نوع رابطه اش و روشی که در مورد اقلیتها به کار می برد داوری کرد.

 ‹‹مهاتما گاندی››

 تمام افراد بشرآزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روحیه ی برادری رفتار کنند .

‹‹ماده ی یک اعلامیه ی جهانی حقوق بشر ››

هر کس می تواند بدون هیچگونه تمایز، مخصوصا از حیث نژاد،رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده ی سیاسی یا هر عقیده ی دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیه ی آزادیها... بهره مند گردد.

‹‹ ماده ی دو اعلامیه ی جهانی حقوق بشر ››

جامعه| بابی و بهائی ايران: قضيه "نسل،کشیِ به تعويق افتاده"؟

موژان مؤمن
ايذاء و آزار جامعه| بابی و بهائی

جامعه بهائی ايران ريشه در نهضت بابيه دارد و آن ديانتی است که در سال 1844 در ايران بنيان گذاشته شد. شارع آن, سيّد علی،محمّد شيرازی, که لقب باب را برای خود برگزيد (1850-1819), در سال 1850, در بحبوحه| حرکت،های ايذائی عمومی نسبت به بابيان که با قتل عامی در سال 1852 به اوج خود رسيد, اعدام شد. حدود سال 1866, ميرزا حسينعلی نوری (1892-1817), که لقب بهاءالله را برای خود انتخاب کرد, علناً مدّعی شد همان رهبر دينی است که باب در آثار خود نبوّت کرده است. از آنجا که بيش از نود درصد از بابيانی که از آزارها و کشتارها جان سالم به در برده بودند در زمره| پيروان بهاءالله در آمدند و در حدود همين احيان به بهائي مشهور شدند, از نقطه نظر جامعه،شناختی و تاريخی معقول آن است که اين دو نهضت, يعنی بابيان و بهائيان, را جنبش واحدی بناميم و از اين پس, برای سهولت ارجاع, به جميع مراحل به عنوان حرکت،های ايذائی نسبت به بهائيان به آن اشاره خواهد شد, گو اين که اين نکته را بايد مدّ نظر قرار داد که اوّلين مرحله در واقع آزارهايی بود که متوجّه جامعه| بابی شد. برای توضيح پيش،زمينه| اين مقاله, ذيلاً چهار مرحله حرکت،های ايذائی که بابيان و بهائيان در ايران متحمّل آن شدند, توصيف می،گردد.

نامه سازمان عفو بین‌الملل خطاب به مسئولان بلند پايه جمهوري اسلامي ايران در مورد بهائیان بازداشت شده

سازمان عفو بین‌الملل در نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای و چند تن دیگر از مسئولان بلندپایه جمهوری اسلامی خواستار آزادی هفت بهایی دستگیر شده در ایران شد.

عفو بین‌الملل در نامه خود که ۶ اوت ارسال شده دستگیری این افراد را با انگیزه عقیدتی و سیاسی دانسته و این دستگیری‌ها را محکوم کرد.

مرا نجس میدانند

نه! زود قضاوت نکنید. بهیچوجه نمیخواهم بگويم که واقعيت اين نيست و ميگويم كه مرا نجس بدانيد. بسیار دیده ام و باور دارم که بعضی از افراد به حکم دین و اعتقادات و باورهايشان من و امثال مرا نجس میدانند و کاملا هم به ایشان حق میدهم. شاید هم من اگر در شرایط ایشان قرار میگرفتم و در خانواده ای مذهبی و معتقد به دیانت اسلام و معتقد به مراجع تقلید بزرگ میشدم ، همین دیدگاه را میداشتم. من خودم را از نظر ایشان نجس میدانم و این موضوع را میپذیرم و سر جنگ با این موضوع ندارم. با واقعیتها سر جنگ نمیگیرم چرا که میدانم بازنده خواهم بود. میخواهم چند کلامی با افرادیکه مرا نجس میدانند صحبتی داشته باشم. دوست دارم به مصداق توصیه پیامبر عظیم الشان، حضرت محمد(ص) ، به «ما قال» توجه شود و نه به «من قال» (حتی اگر نجس باشد).

دموکراسی در ایران به کجا میرود

دموکراسی؛ نوزادی که پیش از تولّد کشته می شود!

 

همانگونه که شرایط جوامع مختلف می توانند متفاوت از یکدیگر باشند(ولزوما نیز همینگونه است) مبحث جامعه شناسی سیاسی در ایران نیز، می تواند سوق فعلی مخصوص به خود را پیشه نماید. لذا با توجّه به مقیاس ها و شاخص های موجود در کشور ایران، به مبحث دموکراسی و موانع ایجاد و تحقّق آن در این جامعه خواهیم پرداخت.

اقلیت ها و قانون اساسی

چرا در قانون اساسی ایران نام سه اقلیت زرتشتی و کلیمی و مسیحی قید شده است؟

 

در اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:

"دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه ها رسمیت دارند و در هر منطقه ای که پیروان هریک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب."

اعلامیه جهانی حقوق بشر

حق آموزش

ماده بیست و ششم

   1. هرکس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد. آموزش ابتدایی اجباری است. آموزش فنی و حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل به روی همه باز باشد تا همه بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهره مند گردند.
 

  2. آموزش و پرورش باید طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هرکس را به حد کمال رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشر را تقویت کند. آموزش و پرورش باید حسن تفاهم، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه ی فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل و ترویج نماید.
  

3. پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.