طوماری برای بهائی ستیزی

حامد

چند خبرگزاري معدود وبعضي سايت هاي وابسته به آنها گفته اند " جريان مردمي مبارزه با تشكيلات بهائيّت درايران"اعلام كرده جمعه 29 شهريور1387 با حضور درنمازجمعه تهران طوماردرخواست انحلال تشكيلات بهائيّت را براي جمع آوري امضاء دراختيارمردم تهران قرار خواهد داد! بعضي نيزبجاي مردم تهران كل مردم ايران را ذكر كرده اند! دراين خصوص چند سؤال ونكتهء مهم است كه بايد ازجريان مردمي مزبوروآن دسته ازخبرگزاري هاي بهائي ستيزي كه مسألهء طومار رامنعكس كرده اند پرسيد :

جريان مردمي مزبورچيست وشخصيت حقوقي وقانوني آن كدام است؟ دركشوري كه قانون اساسي دارد وكانال هاي رسيدگي به امور مشخص شده است، وجود هرجريان جانشيني به جاي مسؤولين حكومت، آن هم درموردي قضائي، چه مفهومي دارد؟! آيا اين قبيل اقدامات خود خلاف قانون نيست؟! اگرخلاف نيست، پس چرا دگرانديشان ايران درموردخواسته هايشان چنين اجازه اي را ندارند؟

آيا به اصطلاح جريان مردمي مزبورخبرندارد كه همهء دادستانان كل كشور دراين 30 سال ، خود درجريان امور جامعهء بهائيان ايران ومديران آن بوده وهستند وهم اكنون نيزهفت مدير جامعهء بهائي را دستگيرومحبوس ساخته اند؟ بهائيان ايران ازهمان اول انقلاب تحت نظر شديد مسؤولين بوده اند وحقوق ديني وفرهنگي وعلمي وشغلي وشهرونديشان پايمال بوده وهست وهنوز نيزدرمحروميّت به سر مي برند. درسال 1362 با اعلان دادستان كل وقت، تشكيلات بهائي به خاطر اطاعت ازحكم مزبورتعطيل شد وپس ازآن تعداد افراد كمتري با اطلاع دولت هاي وقت به امور واجب جاري جامعهء بهائي ايران پرداختند، بطوري كه حتي يك روزنمي توان يافت كه مسؤولين جمهوري اسلامي ازاخبار اين جامعه بي اطلاع بوده باشند وچه بسيار كه به دفعات با مسؤولين ومديران معدود بهائي ملاقات ودرمورد كم و كيف امور جامعهء بهائي مشورت وتصميم گيري كرده اند.

آيا مقامات قانوني كشور، اعم ازدولت ومجلس وقوهء قضائيه، آنقدر ضعيف وغير قابل اعتماد وناكارآمد تصوّر شده اند كه نياز به تجهيزنيروهاي پشت صحنه نيزبراي جوّ سازي عليه بهائيان زنداني توسط جريان مردمي مزبوراحساس شده است؟! به نظر نمي رسد مسؤولين جمهوري اسلامي ازادامهء رسيدگي به وضع جامعهء بهائي ومديران آن بقدري ناتوان شده باشند كه محتاج تجهيز جريان مردمي مزبوربوده، تا بهانه اي براي متهم ساختن هفت مدير ارشد زنداني جامعهء بهائيان ايران بتراشند وافكار عمومي را براي محاكمهء نا عادلانهء ايشان آماده سازند! چه كه هفت نفرمزبورچند ماه است كه درزندان اند وامري پنهان ازچشم مسؤولين امورنداشته وندارند! اگرچنين نيست، حقيقت ومنشأ جوّ سازي هاي رهپويان وصال و امثال آقايان موسوي ولطفي وخبرگزاري هاي كيهان وايرنا وامثال آنها عليه زندانيان بهائي و وكلاي مدافع ايشان ازجمله خانم عبادي ، ونيز آبشخوراقدام اخيرجريان مردمي مزبوربرهمگان آشكار مي گردد.

آيا برفرض، امضاي درصدي ازمردم تهران گوياي نظر كل مردم تهران، بلكه ايران است كه خبرگزاري ها چنين وانمود كرده اند؟! مردم ايران درتهران جمع نيستند! همهء تهرانيان نيزهم نظر نيستند! علاوه برآن آيا مردم ايران خود نماينده درمجلس ندارند كه جريان مردمي مزبوروكيل ايشان شده است؟! اگر انصاف داريد، آيا درحالتي مشابه براي بهائيان نيزكه نماينده اي درمجلس ندارند، به نحو اولي اين حق را قائل هستيد كه مردم اين آب وخاك كه فاميل ودوست وهمسايه و يار و ياور وشريك غم و شادي بهائيان اند درفضائي آزاد بدون ترس ازتبعات آن، نظرحقيقي خود را درمورد خواستهء شما درطومارضد بهائيتان ابراز دارند؟!

ازكجا وطبق چه مداركي برشما روشن شده كه دين بهائي فرقه اي تشكيلاتي ورهبري آن درحاشيهء امن رژيم اسرائيل است؟! اين كه دين بهائي را فرقه مي ناميد، مانند نظر ده ها گروه وفرقه وجريان غير مسلماني است كه بعضاً اسلام را حتي فرقهء مذهبي هم نمي دانند! آيا با اين حال بايد گفت اسلام آن چيزي است كه آنان مدعي اند؟ همچنين درمورد تهمت مربوط به اسرائيل، بايد گفت آن وقت كه دين بهائي دربيش ازيك قرن ونيم قبل به وجود آمد، اسرائيلي دركارنبود كه تهمت مزبور صادق آيد. با وجود آن كه سالهاست با دلايل آشكار برهمه ثابت شده است كه بهائيان هيچ ارتباطي با صهيونيسم ندارند وهيچ موردي مبني بر جاسوسي توسط قوهء قضائيه ارائه نشده، چگونه به خود جرأت داده ايد كه جامعه اي سيصد هزار نفره ازهموطنان خود را اين گونه بي پروا متهم سازيد؟ً! اگر قرارداشتن اماكن مقدس مذهبي و مركزيّت هرجامعه اي ديني دركشوري ملاك قضاوت درمورد حقيقت وعقايد آن دين است، جريان مردمي مزبور راجع به حاشيهء امنيتي رژيم هاي مختلفي كه اماكن مقدسه ورهبران مذهبي اسلام درآنها قراردارند چه تعبيري دارد؟!

طبق چه شواهدي ادعا شده كه رهبريت جامعهء بهائي " سياست خود را بر دروغ پراكني عليه اسلام و ايران بنا كرده و اهداف سياسي، فرهنگي و اقتصادي صهيونيسم جهاني را به شكل صريح و بي‌پروا به پيش مي‌برد"؟! كجا وكِي رهبريّت جامعهء بهائي عليه اسلام وايران دروغ پراكني كرده؟! تنها مُؤيّد ومُثبت اسلام درجهان به غير ازخود مسلمين بهائيان اند! ايران زادگاه آئينشان است! اگر اينان را نسبت به ايران واسلام دروغگو مي دانيد ، پس درحق ديگران چه قضاوت مي كنيد؟! واگر منظورتان اين است كه بهائيان ظلم وستمي را كه درايران به ايشان شده ومي شود به اطلاع نهادهاي بين المللي حقوق بشروحتي خود مسؤولين جمهوري اسلامي رسانده اند ودرخواست پايان بخشيدن به آن را نموده اند، اين كه دروغ پراكني نيست! عين حقيقت است! مضافاً بهائيان كه اسلام وايران را متهم به ظلم وستم نكرده اند! بهائيان اقليّتي ايراني را كه مدعي اسلام اند ولي ازحقايق آن دور، مسؤول ستم هاي مزبور دانسته اند!

چگونه برشما معلوم شده : " اين تشكيلات صهيونيستي - بهائي نه تنها اسلام را مورد هجمه ناجوانمردانه قرار داده است بلكه حتي به انسانيّت و اصول آن نيز نمي‌انديشد"؟! اي كاش دوستان حقيقي اسلام وحتي خودتان را مي شناختيد وچنين تيغ تهمت بررويشان نمي كشيديد! چرا مي ترسيد و بجاي امضاي طومار، كتب بهائي را دراختيار مردم ايران نمي گذاريد تا خود قضاوت فرمايند كه آيا تشكيلات بهائي به انسانيّت مي انديشند يا نه! آيا همين سناريوي طومارنويسي پس ازشكست چند سناريوي قبلي بمب گزاري شيراز وتخطئهء فتواي آيت الله منتظري مبني برقبول حقوق شهروندي بهائيان واعلان ِ دروغ ِ بهائي بودن خانم شيرين عبادي وسعي در جدا نشان دادن تشكيلات بهائي ازبهائيان وامثال چنين دسيسه هائي ، حاكي ازاين نيست كه آنچه گفته ايد وكرده ايد چيزي جزفريب هائي ناجوانمردانه نيست؟!

درصورتي كه 30 سال است بهائيان ايران تحت ستم ومحروميّت هاي گوناگون بوده وهستند، آيا اين خواستهء شما عجيب وبيهوده نيست كه نوشته ايد: " ما امضا كنندگان ذيل در راستاي انجام وظيفه اسلامي - انساني خود از دادستان محترم كل كشور خواهان برخورد با كليه عناصر تشكيلاتي و انحلال اين تشكيلات هستيم"؟! آيا مسؤولين كشور به وظايف اسلامي خود آگاه نيستند ويا درآن قصور ورزيده اند كه شما دست به كار شده ايد وخواهان برخورد با كليهء عناصر تشكيلاتي وانحلال اين تشكيلات شده ايد؟! ديگر دراين سي سال با بهائيان مظلوم ومديران جامعه شان چه نكرده ايد كه مي خواهيد جبران مافات كنيد؟!

آيا بيش از200 نفرازمديرانشان را نكشتيد؟! آيا هزاران نفرشان را زنداني وتبعيد وبعضاً شكنجه نكرديد؟! آيا اماكن مقدسه شان را درجاي جاي ايران ويران ننموديد؟! آيا اموالشان را مصادره نكرديد؟! آيا حتي قبرستان هايشان را زير وزبر نكرديد؟! آيا هزاران نفرشان را ازادارات ومشاغلشان اخراج ومحروم نكرديد؟! آيا كودكان ونوجوانان وجوانانشان را ازحق تحصيلات عاليه وبعضاً تحصيلات ابتدائي محروم نكرديد؟! آيا دررسانه ها هزاران تهمت وافترا به ايشان نزديد؟! آيا مانع ازانتشارپاسخ هاي همهء آن اكاذيب درهمان رسانه ها نشديد؟! آيا بعضي ازايشان وخانه ها واتومبيل هايشان را به آتش نكشيديد؟! آيا هنوز هم به بعضي امور مزبور مشغول نيستيد؟!

حقيقت مشهود اين است كه پس ازبي نتيجه ماندن اين همه ستم ومشاهدهء استقامت بهائيان دربرابر همهء ناملايمات، دراين چند ماه اخيرنيز پس ازدستگيري مديران جامعهء بهائي، جريان مذكوروعوامل آشكار وپنهان آن سعي زيادي نمودند وبه هراقدام وتحريك وحيله ودروغي متوسل شدند تا ايرانيان را نسبت به بهائيان بدبين كنند، اما چون با بي اعتنايي جامعهء ايراني مواجه شدند، اينك درنهايت استيصال مي خواهند با برنامهء طومار سازي انزواي خود را پنهان سازند. ازتأسيس سايت " شفافيت" با هدف اوليهء امضاي طوماري اينترنتي عليه بهائيان پس از گذشت چهارماه چه طرفي بستند؟!

آيا جزاين است كه دراين مدت فقط 448 نفر آن را امضاء كرده اند!(wwww.shafafiyat.com) پس تا حال بايد متوجه شده باشند جامعه اي كه انواع ستم هاي مذكوررا درنهايت شجاعت واستقامت وصبر وتوكل بر خداي يگانه تحمل نموده ودربرابرهمهء آنها به حكم اعتقادات ديني اش مقابله به مثل نيزننموده ونخواهد نمود، جوسازي وهوچي گري هاي مزبورچيزي به حساب نمي آيد!

بهائيان عليرغم بي انصافي ونامهرباني وستم هاي شما، آنچه دارند درطبق اخلاص تقديم هموطنان عزيزشان كرده ومي كنند وبه وجدان هاي آگاه ايشان اطمينان دارند. ايرانيان 165 سال است كه مشغول امضاي طوماري شده اند كه ازآن ِ ياراست وخون بيش از20000 شهيد دلداربرصفحهء آن نقش بسته است؛ ياري معنوي كه پا به اين جهان گذاشته تا طومار كينه و دشمني را درهم پيچد وطومارعشق ووحدت ويگانگي بگسترد! صفحات اين طومار وجدان و قلوب پاك و بي كينهء منصفان است. آيا به همين خاطر نيست كه چنين درمانده شده ايد ومي خواهيد با جو سازي وتهيهء طومارهاي كاغذي بي ارزش اين حقيقت را مستور داريد؟!