رد ادّعاى میسن ریمى 2

رد ادّعاى میسن ریمى 2

علی نخجوانى

یاد آورى تاریخى

میسن ریمى آرشیتكت آمریكائى که در سال 1951 توسط حضرت ولى محبوب امر الله بسمت ایادى امر الله منصوب شد هنگام طرح ادّعای خود 86 ساله بود. درهمان سال حضرت ولى امرالله تصمیم به تشکیل یک شوراى بین المللى گرفتند. در سال 1952 آنرا توسعه داده و در سال 1955 تكمیل نمودند. حضرت ولی امرالله اعضاء این شورا را به ترتیب زیر منصوب و اعلان فرمودند:


ایادی امرالله امة البها روحیه خانم (Amat'ul-Bahá Rúhíyyih Khánum)

}رابط بین حضرت ولى امرالله و شورا{

ایادى امر الله میسن ریمى (Mason Remey) رئیس

ایادى امر الله امیلیا كولینز (Amelia Collins) نائب رئیس

ایادى امر الله یوگو جیاكرى (Ugo - Giachery) عضو سیار

ایادى امر الله لرى آیوآس (Leroy Ioas) منشی

ژسى رول (Jessie Revell) صندوق دار

اتل رول (Ethel Revell) معاون منشی برای مکاتبه با غرب

لطف الله حكیم (Lotfullah Hakim) معاون منشی برای مکاتبه با شرق

سیلویا آیوآس (Sylvia Ioas) عضو

تحت هدایت حضرت ولى امرالله، میسن ریمی نقشه هاى مشرق الأذكار ارض اقدس، افریقا، استرالیا و همچنین ساختمان دارالآثار بین المللى را ترسیم نمود.

بعد از صعود حضرت ولى عزیز امرالله، میسن ریمی دراوّلین مجمع حضرات ایادی امرالله شركت نمود و اعلامیه ی پایانی مجمع مورّخ 25 نوامبر1957 را امضا کرد. این اعلامیه تاکید میکند كه "حضرت شوقى افندى هیچ وصیتنامه اى باقى نگذاشته اند" و بعلاوه "از آنجا که اغصان همگی یا صعود کرده یا حضرت ولی امرالله آنان را ناقض عهد اعلام کرده اند وارثی ندارند" و سرانجام اینکه "حضرت شوقی افندی جانشینی نیز برای خود معین نفرمونده اند". در همین سند میسن ریمی و سایرحضرات ایادى امرالله اعلان نمودند كه "ایادی امرالله درمورد زمان و چگونگی تکامل این شورای بین المللی طی مراحل متتابعى كه حضرت ولى امرالله معین فرموده اند، تصمیم خواهند گرفت، مراحلى كه مقصد اعلایش استقرار بیت العدل اعظم الهى خواهد بود که اعضای آن با رای اعضای محافل ملیه انتخاب میشوند". بالاخره ایادى امرالله بر اهمیت بیت العدل اعظم بعنوان مشروعی مصون از خطا تاکید کرده و بر این نکته نیز پای می فشارند که بیت العدل اعظم تنها مشروعی است که میتواند شرایطی را که در آن جامعۀ امر دست به اتخاذ تدابیر لازم برای عملکرد آینده خود بزند" مورد رسیدگی قرار دهد.

سال بعد میسن ریمی در دومین مجمع حضرات ایادى امرالله شركت نمود و دومین پیام این مجمع را بتاریخ 30 نوامبر 1958 امضا کرد. در این پیام از تاسیس بیت العدل اعظم الهى بعنوان یک " سرچشمه گرانبهاى مصون از خطاء منبعث از فیوضات الهی بر كره ارض" یاد شده است. حضرات ایادی امرالله با اطمینان از صمیم قلب ابراز امیدواری کردند که این هدف همزمان با جشن مئوی اظهار امر حضرت بهاءالله در سال 1963 تححق یابد.

سال بعد او در سومین مجمع حضرات ایادى امرالله شركت جسته ولى از امضاء پیامى كه بر اساس اعلامیه اوّلین مجمع به تدوین مراحل تكامل شوراى بین المللى مى پردازد، امتناع ورزید. كمتر از شش ماه بعد درایام رضوان 1960(117 بدیع) میسن ریمی بطور ناگهانی از طریق کانونشن ملی آمریکا اعلانیه ای خطاب به بهاییان جهان منتشر میکند. در این اعلانیه خود را بعنوان دومین ولى امرمعرفی کرده و رونوشت آنرا براى بعضى از محافل ملى و اشخاص و همچنین حضرات ایادى امرالله ارسال میدارد. این اوّلین بار بود كه ایادى امرالله را از ادّعاى خود بعنوان دومین ولى امر با خبر میساخت.

بعد از این اعلامیه، میسن ریمى در پیگیری ادّعاى خود سه پیام دیگر خطاب به بهائیان عالم منتشر نمود. اندكى بعد ازاوّلین اعلامیه او، چند نفر بهائى فرانسوى و امریكائى ادّعاى او را پذیرفتند. این طرفداران گمراه كه به میسن ریمى پیوسته بودند با ارسال نامه هایی به شمار کثیری از احبای الهی به طرفداری از ادّعای میسن ریمی پرداخته و حضرات ایادی را بشدت مورد حمله قرار دادند.

نكات مختلف مطالب مطرح شده بوسیله میسن ریمى و طرفداران او را میتوان به دو دسته تقسیم نمود:

1 ـ دلائل میسن ریمى در اثبات ادّعایش

2 ـ حملات پى در پى وی بر ضدّ حضرات ایادى امرالله

این ادّعا ها و این حملات جداگانه و در پی هم بررسی شده است.



رد دلائل میسن ریمى

اوّلین ادّعاء

میسن ریمى ادّعاى خود را بعنوان دومین ولى امر بر این اساس متكى نمود كه حضرت ولى امرالله او را بعنوان رئیس شوراى بین المللى منصوب نموده بودند. او مینویسد:



"كسیكه رئیس بیت العدل اعظم میباشد ولى امر است و كسیكه ولى امر است رئیس بیت العدل خواهد بود. این دو وظیفه یكى به حساب مى آید. حضرت ولى عزیز امرالله مرا بعنوان رئیس شوراى بین المللى منصوب نموده است. شورائی که بفرموده ایشان پیش گام بیت العدل اعظم و چون جنینى است كه تبدیل به بیت العدل اعظم خواهد شد. بنابراین من یا یكى از جانشینان من در مؤسسه ولایت امر رئیس این دیوان عدل مصون از خطاء كه تأسیس آن ناشی ازاراده الهى است خواهد بود. و باین دلیل است که ولایت امر و ریاست بیت العدل در امر الهى یك مقام محسوب میشود".

"در نتیجه، چون حضرت ولى محبوب امر كه مصون از خطاء است، مرا در رأس امر الهى قرار داده تا امر را حفظ و حراست كنم پس کار دیگرى بجز وظیفه اى كه به من محول شده است را نمیتوانم انجام دهم. وظیفه اى كه مسؤلیتش عظیم است با تمامى حقوق و پاداشى كه به آن تعلق مى گیرد. در نتیجه، بموجب دستورات مصون از خطاى او، به تنهائى بعد از او سکان امر را در دست خواهم گرفت و آن را به تمام و کمال حفظ خواهم كرد".


جواب این ادّعاء
حضرت عبد البهاء در الواح وصایا شرایط تعیین ولى امرالله ثانى را با كمال وضوح چنین شرح میفرمایند:
(اوست) " مبین آیات الله و من بعده بكرا بعد بكر یعنى در سلاله او "
"اى احباى الهى باید ولى امرالله در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد و شخص معین باید مظهر تقدیس و تنزیه و تقواى الهى و علم و فضل و كمال باشد لهذا اگر ولد بكر ولى امر الله مظهر الولد سرأبیه نباشد یعنى از عنصر روحانى او نه و شرف اعراق با حسن اخلاق مجتمع نیست باید غصن دیگر را انتخاب نماید.
و ایادى امرالله از نفس جمعیت خویش نه نفر انتخاب نمایند و همیشه به خدمات مهمه ولى امرالله مشغول باشند و انتخاب این نه نفر یا با اتفاق مجمع ایادى یا به اكثریت آراء باید غصن منتخب را كه ولى امر الله تعیین بعد از خود نماید تصدیق نمایند...ً
ملا حظه مى كنیم كه دو شرط معین شده است:



1) شخص منتصب باید توسط حضرت ولى امرالله منصوب شده باشد و این فرد باید یكى از پسران او و یا از اغصان یعنى اولاد ذكور حضرت بهاء الله باشد.

2) ایادى امرالله باید نه نفر را از بین خود انتخاب نمایند و این نه نفر انتصاب جانشین بوسیله ولی امر را تصویب كنند تا در زمانیکه حضرت ولى امرالله در قید حیات هستنند ههمگی آگاه باشند چه شخصى جانشین ایشان خواهد بود تا بعد از صعودشان اختلاف حاصل نگردد.


این هیأت نه نفرى ایادى امرالله كه درالواح وصایا پیش بینى شده، درزمان حیات حضرت ولى امرالله هیچگاه تشکیل نشد چرا که حضرتشان نیازی به آن نمی دیدند و از ایادى امرالله نیز چنین درخواستى نكردند. ایادى امرالله ماهیت سفسطه آمیز ادّعاى میسن ریمى را چنین روشن نمودند:



"چگونه میسن ریمى میتواند دعوى خود را یعنى انتصاب ایشان بمقام جانشینى در دوران حیات حضرت ولى امرالله را با نص الواح وصایا كه میفرمایند " نه نفر ایادى باید انتخاب شوند و این انتصاب را تصویب نمایند" تطبیق دهد ؟ اگر حضرت ولى امرالله میسن ریمى را بعنوان جانشین انتخاب نمودند پس چرا علناً برخلاف دستورات الواح وصایا رفتار نمودند؟ چنین ادّعایی كاملا حمله آشکار به شخص حضرت ولى امرالله میباشد.



در خصوص این ادّعاء كه ریاست شوراى بین المللى مترادف با ولایت امر مى باشد، جواب واضح و مبرهن است:



1) ایادى امرالله چنین اعلام کردند كه "اگر رئیس شوراى بین المللی بهائى بخودی خود ولى امر بود پس حضرت شوقى افندى میبایست رئیس اوّلین شوراى بین المللى باشد".

2) ایادى امرالله اضافه میکنند "اگرنخستین شوراى بین المللى، كه یک شوراى منتصب حضرت ولی امرالله بود و نه یک هیأت منتخب، هیأتی دائمى بود، پس چرا حضرت ولى امرالله خواستارتشکیل یک شوراى بین المللى در آینده از طریق انتخابات، بعنوان مرحله اى از مراحل تطور این مؤسسه و شكوفائی غائی آن بواسطه تأسیس بیت العدل اعظم را شدند"؟.

3) وقتى مؤسسه اى میخواهد در مملكتى آغاز به فعالیت کند ابتدا براى بررسیهاى اولیه و ارتباطات لازم دفترى با یک یا چند عضو ایجاد مى كند كه این دفتر مقدمه ی ایجاد محل دائمى آن مؤسسه بوده و در حقیقت این دفتر و نه اعضاى آن مرحله جنینى و مظهر آن مؤسسه بشمار مى آید.

4) ما بین هیأت عامله شوراى بین المللى، عضوى وظیفه نائب رئیسى دارد. حال آنكه در الواح وصایا ى حضرت عبد البهاء چنین پیش بینى شده است كه اگر حضرت ولى امرالله شخصا نمیتواند حضور داشته باشد باید نماینده اش را انتخاب كند. نایب رئیس شورا بجای رئیس به هنگام غیبت او انجام وظیفه میکند. این موضوع بما نشان میدهد كه ما بین "رئیس مقدس و عضو اعظم ممتاز لاینعزل" و هر فردى كه او بعنوان نماینده خود در جلسات بیت العدل اعظم انتخاب نماید از یک طرف، و رئیس و نائب رئیس شورا كه باید مآلا به بیت العدل أعظم تبدیل یابد، از طرف دیگر، فرقى وجود دارد. برای اثبات این وجه تمایز کافی است بیاد آوریم که حضرت ولی امرالله به هنگام انتخاب اعضاى شورا حضرت روحیه خانم را بعنوان عضو رابط بین ایشان و شورا انتخاب فرمودند، مقامى جدا از ریاست ومقامی که ایشان به آن ارجحیت داده اند.

5) حتى در نهاد های سیاسى نیزبین کارگرد رئیس یا سخنگوی قوه مقننه و رئیس کشور تفاوت وجود دارد.

6) شوراى بین المللى مرحله مقدماتى براى تشكیل بیت العدل اعظم الهى است اما این دو مؤسّسه یكسان و مانند هم نمى باشند. بعنوان مثال در شورا بانوان نیز عضو بودند در صورتیكه اعضاى بیت العدل فقط رجال هستند.